دنیای عشق

دنیای عشق

خدایا چنان کن سر انجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار
دنیای عشق

دنیای عشق

خدایا چنان کن سر انجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار

بزن باران

 

سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی

شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی

آه باران من سراپای وجودم آتش است

 پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی

حقیقت عشق

پیرمردی صبح زود از خانه‌اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می‌شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند: باید ازتو عکسبرداری شود تا جایی از بدنت آسیب ندیده باشد. پیرمرد غمگین شد و گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست. پرستاران از او دلیلش را پرسیدند.

پیرمرد گفت:

زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می‌روم و صبحانه را با او می‌خورم. نمی‌خواهم دیر شود!
پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می‌دهیم. پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی‌شناسد!

پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می‌روید؟ پیرمرد با صدایی گرفته، به آرامی گفت: اما من که می‌دانم او چه کسی است…!

رسم محبت آموختم

وقتی ۱۵ سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم …صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی…

وقتی که ۲۰ سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم
سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی

.وقتی که ۲۵ سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ..
صبحانه مو آماده کردی وبرام آوردی  ..پیشونیم رو بوسیدی و
گفتی بهتره عجله کنی ..داره دیرت می شه .

وقتی ۳۰ سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم ..بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری بعد از کارت زود بیا خونه.

وقتی  ۴۰ ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم تو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی، باشه عزیزم ولی الان وقت اینه که بری تو درسها  به بچه مون کمک کنی ..

وقتی  که ۵۰ سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم  تو همونجور که بافتنی می بافتی بهم نکاه کردی و خندیدی

وقتی  ۶۰ سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدی ...

وقتی که ۷۰ ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم در حالی که روی صندلی راحتیمون نشسته بودیم من نامه های عاشقانه ات رو که ۵۰ سال پیش برای من نوشته بودی رو می خوندم و دستامون تو دست هم بود ..

وقتی  که ۸۰ سالت شد ..این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری نتونستم چیزی بگم ...فقط اشک در چشمام جمع شد.

اون روز بهترین روز زندگی من بود ..چون تو هم گفتی که منو دوست داری

به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی
چون زمانی که از دستش بدی
مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی
اون دیگر صدایت را نخواهد شنید

دلم

 شاید آن روز که سهراب نوشت : تا شقایق هست زندگی باید کرد خبری از دل پر درد گل یاس نداشت باید اینجور نوشت هر گلی هم باشی چه شقایق چه گل پیچک و یاس زندگی اجبارست

2-     نمی گویم فراموشم نکن هرگز/ ولی گاهی به یاد آور/ رفیقی را که میدانی/نخواهی رفت از یادش عشق با غرور زیباست ولی اگر عشق را به قیمت فرو ریختن دیوار غرور گدایی کنی... آن وقت است که دیگر عشق نیست... صدقه است کسانی که دیر قول میدهند خوش قولترین مردمان دنیا هستند....ژان ژاک روسو

3-     دریا رو دوست دارم ولی از امواجش می ترسم بهار را دوست دارم ولی از تاریکی اش می ترسم شمعی از جنس تو را دوست دارم ولی از اب شدنش می ترسم

4-     دوستای خوب مث ستاره‌ها میمونن... حتی وقتی نمی بینیمشون باز هم سر جاشون هستن!!

5-     دل می گیرد و میمیرد و هیچ کس سراغی ز آن نمی گیرد. ادعای خدا پرستیمان دنیا را سیاه کرده ولی یاد نداریم چرا خلق شدیم. غرورمان را بیش از ایمان باور داریم. حتی بیش از عشق

6-     یادم باشه که یادت بیارم که یادم بندازی که یادت بمونه یاد بگیری به یاد بیاری که همیشه به یادتم و یادت هیچ وقت از یادم نمیره ،این رو یادت باشه، یادت نره دوستت دارم

7-     ای وجود با وجوی که وجوده بی وجودم ز وجوده با وجودت به وجود آمده است دوست دارم وقتی داری فکر می کنی دارم به چی فکر می کنم فکر کنی دارم به تو فکر می کنم

8-     خیلی ها نفرین میکنن ... تلافی میکنن... اما نه ... نفرین من ... الهی اونی که دوستش داری تنهات نذاره ... تلافی من .... میرم تا به اون برسی ... سره راهت نباشم ... راستی ... قد من دوست داره ...؟

9-     چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟چرا لبخندهایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟ اما افسوس که هیچ کس نبود ...همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره ... آری با تو هستم! با تویی که از کنارم گذشتی و حتی یک بار هم نپرسیدی چرا چشمهایم همیشه بارانی است

10- عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت بی آنکه بگویم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهم داد بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد بی هیچ حراراتی اینگونه شاید احساسم نمیرد

11- کاش کمی برای عاشقی محبت می آموختیم که هرگز بوته ی انتظار در دلی جای نگیرد کاش کمی برای عاشقی وفامی آموختیم که هرگز چشمی به را نسوزد کاش کمی برای عاشقی اشک می آموختیم که هرگز چشم هایی در پیچ کوچه نمیرد

12- کاش روز دیدنت فردا نبود!!! کاش میشد هیچ کس تنها نبود ... کاش میشد دیدنت رویا نبود ..... گفته بودی با تو می مانم !! ولی ..... رفتی و گفتی و اینجا جا نبود .... سالیان سال تنها مانده ام ..... شاید این رفتن سزای من نبود ...... من دعا کردم برای بازگشت ...... دست های تو ولی بالا نبود ...... باز هم گفتی که فردا میرسی ...... کاش روز دیدنت فردا نبود !!!

13- نجوم نخوندم،ولی می دونم تو هفت آسمون یه ستاره ندارم...فیزیک نخوندم،ولی می دونم « هر عملی را عکس العملی است...» غیر از عشق من به تو و می دونم که واحد اندازه گیری عشق , ژول و کالری و وات و ... نیست ... زیست شناسی نخوندم،ولی می دونم قلب همون دله که می تونه برای یه نفر تنگ بشه یا تندتر بزنه... شیمی نخوندم،ولی می دونم اگه عشق نباشه مولکول های هیدروژن و اکسیژن نمی تونن اینقدر محکم همدیگه رو فشار بدن

14- نمیدانم چرا گردونه را وارونه میبینم در این بهر خروشان ... دگر راه نجاتی نیست نمیدانم چرا این چشمه را خشکیده میبینم همه دنیای من شد شک و تردید و فقط یک چیز... و آن اینکه دلی را عاشق و شیدای دلداری نمیبینم چرا باید چنین باشد؟ چرا؟؟؟؟؟؟؟ زمانی بود ؛کاتب مشق عشق میکرد و دیگر هیچ زمانی بود ؛درویشی و مهر و دوستی هر جا هویدا بود چرا باید به جای مهر /کینه را مهمان دلها کرد چرا باید به جای دوست / دشمن را هم اوا بود

15- فریاد نزن ای عاشق فریاد نزن! بی سبب نیست چنین فریادم بی گناه در دام عشق! افتادم چه درست چه غلط زندگیه هم خودم هم تورو بر باد دادم! بی گناه در دام عشق افتادم! اگر احساسم رو میفهمیدی... ما سزاواریم اگر گریانیم! وقتی پیمان دلو می بستیم گفته بودی فقط عاشق هستیم ولی با عشق نگفتیم هرگز نه گناه کاریم نه بی تقصیریم منو تو بازیچه ی تقدیریم هر دو در بی راه ی بی راه عشق با دل و احساس خود!

16- از کسی که دوستش داری ساده دست نکش. شاید دیگه هیچ کس رو مثل اون دوست نداشته باشی و از کسی هم که دوستت داره بی تفاوت عبور نکن .چون شاید هیچ وقت ،هیچ کس تو رو مثل اون دوست نداشته باشد!!

17- همیشه برای کسی بخند که میدونی به خاطر تو شاد میشه... واسه کسی گریه کن که میدونی وقتی غصه داری و اشک میریزی برات اشک میریزه... برای کسی غمگین باش که در غمت شریکه... عاشقه کسی باش که دوستت بداره!

18- اون که میگفت جونش به جونت بنده، حالا داره به گریه هاتت میخنده!....اون که میگفت بدون تو میمیره، دروغ میگه دلش جنس کویره....دروغ میگه تو گوش نده به حرفش....نگو هنوز میخوای بمونی باهاش...خیال نکن بدون اون میمیری....بزار بره....نباشه جون میگیری!

19- خسته ام ...! خسته نبودنت ...! خسته از روزهایی که بی تو شب میشود و شبهایی که باز هم بی تو میگذرد تا که طلوعی و غروبی دیگر بیایند و باز هم گذر زمانها که بی تو میگذرد ...! میگذرد ...! میگذرد و باز هم میگذرد ...!

20- اگر روزی مُردم تابوتم را سیاه کنید تا همه بدانند سیاه بخت بودم. بر روی سینه ام تکّه یخی بگزارید تا به جای معشوقم برایم گریه کند. چشمانم را باز بگزارید تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بودم.و آخرین خواسته ی من از شما اینکه دستانم را ببندید تا همه بدانند خواستم ولی نتوانستم.

21- به جای دسته گلی که فردا بر قبرم نثار میکنی،امروز با شاخه گلی کوچک یادم کن ،به جای سیل اشکی که فردا بر مزارم میریزی ، امروز با تبسمی شادم کن، به جای ان متن های تسلیت گونه که فردا در روزنامه ها برایم مینویسی ، امروز با پیام کوچکی خوشحالم کن "من امروز به تو نیاز دارم ، نه فراد...........

22- عشق با غرور زیباست ولی اگر عشق را به قیمت فرو ریختن دیوار غرور گدایی کنی آن وقت است که دیگر عشق نیست صدقه است

23- بهترین دوست اون دوستیه که بتونی باهاش روی یک سکو ساکت بشینی و چیزی نگی و وقتی ازش دور میشی حس کنی بهترین گفت وگوی عمرت رو داشتی

24- صدای چک چک اشکهایت را از پشت دیوار زمان می شنوم و می شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب ‌، برای ستاره ها ساز دلتنگی می زنی و من می شنوم می شنوم هیاهوی زمانه را که تو را از پریدن و پرکشیدن باز می دارد آه ، ای شکوه بی پایان ای طنین شور انگیر من می شنوم به آسمان بگو که من می شکنم ! هر آنچه تو را شکسته و می شنوم هر آنچه در سکوت تو نهفته

25- کاش دوستی ها مثل رابطه دست و چشم بود. وقتی دستت زخم می شه چشمت گریه میکنه و وقتی چشمت گریه می کنه دستت اشکشو پاک می کنه

26- می خواستم زندگی کنم در را بستند،می خواستم ستایش کنم گفتند خطر ناک است،می خواستم گریه کنم ،گفتند بهانه است،می خواستم بخندم گفتند دیوانه است،به راستی سخن گفتم گفتند بیهوده است پس فریاد کشیدم..........زندگی را نگه دارید می خواهم پیاده شوم

27- من غروب عشق خود را در نگاهت دیده ام.... من بنای ارزو ها را زهم پاشیده ام.... آنچه باید من بفهمم این زمان فهمیده ام.... در دل خود من به عشق پوچ تو خندیده ام

28- یادت در ذهنم و عشقت در قلبم و عطر مهربانیت در تمام وجودم است عزیزم محبت را در پاکی نگاهت و صداقت را در وجود مهربانت معنی کردم وبدان که زیباترین لحظه هایم در کنار تو بودن است

29- لعنت به این زندگی .... وقتی که گریه کردیم گفتن بچه است. وقتی که خندیدیم گفتن دیونه است. وقتی که جدی بودیم گفتن مغروره. وقتی که شوخی کردیم گفتن سنگین باش. وقتی که حرف زدیم گفتن پر حرفه. وقتی که ساکت شدیم گفتن عاشقه. حالا ام که عاشقیم می گن گناهه ...

30- دریا پرسیدم:که این امواج دیوانه ی تو از کرانه ها چه میخواهند؟ چرا اینان پریشان و در به در سر بر کرانه های از همه جا بی خبر می زنند؟ دریا در مفابل سوالم گریست! امواج هم گریستند... آن وقت دریا گفت: که طعمه ی مرگ تنها آدمها نیستند امواج هم مانند آدمها می میرند و این امواج زنده هستند که لاشه ی امواج مرده را شیون کنان به گورستان سواحل خاموش می سپارند!

31- هرگاه دفتر محبت را ورق زدی و هرگاه زیر پایت خش خش برگها را احساس کردی هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره ای خاموش دیدی برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو: یادت بخیر

32- گر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام را عشق می گذاشتم اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع می کردم اگر معمار بودم قصری از عشق می ساختم اگر سارق بودم فقط عشق می دزدیدم اگر بیمار بودم تنها شربتی که می نوشیدم فقط شربت عشق بود اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام می دادم اگر پلیس بودم هرگز عشق را جریمه نمی کردم اگر خلبان بودم در اسمان عشق پرواز می کردم اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها می گفتم با عشق نرمش کنید اگر خواننده بودم فقط از عشق می خواندم

33- وقتی دلم برات تنگ می شه می رم پشت ابرا زار زار گریه می کنم پس یادت باشه هر وقت بارونو دیدی بدون که دلم برات تنگ شده

34- آنگاه که ... ضربه های تیشه زندگی را بر ریشه آرزوهایت حس می کنی؛ به خاطر بیاور که... زیبایی شهاب ها از شکستن قلب ستارگان است!!!

35- غرور هدیه شیطان است و عشق هدیه خداوند، و ما هدیه شیطان را بهم می دهیم ولی هدیه خداوند را از یکدیگر پنهان می کنیم

36- اجازه هست عشق تو رو تو کوچه ها داد بزنم؟ رو پشت بوم خونه ها اسمتو فریاد بزنم؟ اجازه هست مردم شهر قصه ی ما رو بدونن؟ اسم منو عشق تو رو توی کتابا بخونن؟ اجازه هست که قلبمو برات چراغونی کنم؟ پیش نگاه عاشقت چشمامو قوربونی کنم؟ اجازه می دی تا ابد سر بذارم رو شونه هات ؟ روزی هزار و صد دفعه بگم که می میرم برات؟

37- آرزو دارم شبی عاشق شوی .آرزو دارم بفهمی درد را .تلخی برخوردهای سرد را .می رسد روزی که بی من سر کنی .می رسد روزی که مرگ عشق را باور کنی ...

38- سفری غریب داشتم توی چشمای قشنگت،سفری که بر نگشتم غرق شدم توی نگاهت، دل ساده ی ساده کوله بار سفرم بود،چشم تو مثل یه سایه همجا همسفرم بود،من همون لحظه اول آخر راهو میدیدم،تپش عشق و تو رگهام عاشقانه می چشیدم

39- اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز

40- همیشه واسه گلی خاک گلدون باش که اگه به آسمون هم رسید یادش باشه ریشش کجاست

41- اگر برگ درخت در پاییز نمی افتاد، جایی برای روئیدن برگ های بهاری پیدا نمی شد.

42- آسمان برای گرفتن ماه تله نمی گذارد ، آزادی ماه است که او را پایبند می کند

43- صدا کن مرا که صدایت زیباترین نوای عالم است صدا کن مرا که صدایت قلب شکسته ام را تسکین میدهد صدا کن مرا تا بدانم که هنوز از یاد نبرده ای مرا نشسته ام تا شاید صدایم کنی صدایم کنی ومحبت بی دریقت را نثارم کنی

44- اگر کلمه دوستت دارم قیام علیه بندهای میان من و توست اگر کلمه دوستت دارم راضی کننده و تسکین دهنده قلب هاست اگر کلمه دوستت دارم پایان همه جدایی هاست اگر کلمه دوستت دارم نشانگر عشق راستین من به توست اگر کلمه دوستت دارم کلید زندان من و توست پس با تمام وجود فریاد میزنم دوستت دارم

45- من به دو چیز عشق می ورزم یکی تو و دیگری وجود تو. به دو چیزاعتقاد دارم یکی خدا ودیگری تو من در این دنیا دو چیز میخواهم یکی تو ودیگری خوشبختی تو. من این دنیا را برای دو چیز میخواهم یکی تو و دیگری برای با تو موندن

46- نمی بخشمت .... بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی .... بخاطر تمام غمهایی که بر صورتم نشاندی .... نمی بخشمت .... بخاطر دلی که برایم شکستی .... .. بخاطر احساسی که برایم پرپر کردی ..... نمی بخشمت .... بخاطر زخمی که بر وجودم نشاندی ..... بخاطر نمکی که بر زخمم گذاردی .... و می بخشمت بخاطر عشقی که بر قلبم حک کردی

47- چشمانت را برای زندگی می خواهم اسمت را برای دلخوشی می خوانم دلت را برای عاشقی می خواهم صدایت را برای شادابی می شنوم دستت را برای نوازش و پایت را برای همراهی می خواهم عطرت را برای مستی می بویم خیالت را برای پرواز می خواهم و خودت را نیز برای پرستش

48- شبیه شمع که خیلی نجیب میسوزد دلم برای تو گاهی عجیب میسوزد دلم برای دل ساده ام که خواهد خورد دوباره مثل همیشه فریب میسوزد نشسته ای به امید که؟ گـُر بگیر ای عشق همیشه آتش تو بی لهیب میسوزد تو اشتباه نکردی گناه آدم بود اگر هنوز بشر پای سیب میسوزد من آشنای تو بودم ولی ندانستم غریبه ها دلشان هم غریب میسوزد برای من فقط این دل ز عشق جا مانده است که با نگاه شما عن قریب میسوزد

49- اگر کسی دیوونت بود تو عاشقش باش…اگر عاشقت باشه تو دوستش داشته باش…اگر دوستت داشته باشه بهش علاقه نشون بده…اگر بهت علاقه نشون داد فقط لبخند بزن…اینطوری وقتی همیشه یک پله ازش عقب باشی اگر یه وقت خسته شد و یک پله جا موند تازه میشین مثل هم

50- در آغوشم بودی! قطره اشکی بر گونه ات لغزید خواستم با انگشتانم آن قطره اشک را پاک کنم اما...! اما، آن قطره اشک برای انگشتانم آشنا بود ... آشنا بود...؟ یادم آمد....! آن هنگام که خداوند تو را می آفرید خاک تو را با اشکهای من سرشت، راستی به گونه های خیس من نگاه کن، اشکهای من برای انگشتان تو آشنا نیست! زندگی مسابقه نیست زندگی یک سفر است و در آن مسافری باش که در هر گامش ترنم خوش لحظه هاست

51- توی سرمای زمستون اونکه می مرد بی تو کی بود ؟ اونکه می نشست توی کوچه غصه می خورد بی تو کی بود؟ اونی که به یاد چشمات شعر عاشقونه می گفت گریه می کرد و با هق هق واسه تو ترونه می گفت بگو کی بود که می لرزی

52- هیچ چیز سختر از انتظار نیست ، آن هم انتظار برای لحظه ای که یک آشنا صدایت کند و به تو بفهماند که دوستت دارد ، اما هر چقدر هم که انتظار سخت باشد به آن لحظه ی زیبا می ارزد ، پس انتظار می کشم تا آن لحظه ی زیبا نصیبم شود .

53- کاش می شد سرزمین عشق را در میان گام ها تقسیم کرد ، کاش می شد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تفهیم کرد ، کاش می شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد ، کاش می شد با پری از برگ یاس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد .

54- خدایا کمکم کن تا عاشقانه ترین نگاهها را در چشمانش بریزم ، خدایا کمکم کن تا در بعد عشق او بهترین و شیرین ترین باشم ، به من کمک کن تا سرودن عشق را به هنگام طلوع آفتاب هر بام بر لبانش جاری سازم و راز عشق را در گوشش سر دهم ، خداوندا او را نگه دار که من به عشق او زنده ام .

55- دوستت دارم چون تنها ترین فکر تنهایی منی.دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی.دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی.دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی.دوستت دارم چون به یک نگاه،عشق منی...

56- متین ترین کلمه عشق است . جذاب ترین کلمه آشنایی است. پاک ترین کلمه وجدان است. تلخترین کلمه جدایی است. زشت ترین کلمه خیانت است. سخت ترین کلمه تنهایی است. بدترین کلمه بی وفایی است. بهترین کلمه تویی

57- پاییز را دوست دارم چون فصل غم است غم را دوست دارم چون گریه دل است دل را دوست دارم چون عشق را به من آموخت عشق را دوست دارم چون تو را دوست دارم چون تو را دوست دارم

58- ین دیوانگیست ... که از همه گلهای رٿز تنها بخاطر اینکه خار یکی از آنها در دستمان ٿرو رٿته است متنٿر باشیم... این دیوانگیست ... که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنی

59- ازم پرسید :من مال توام؟ گٿتم:آره!مال خود خودتم. هر کاری دلت می خواد باهام بکن. گٿت :هر کاری؟ گٿتم:آره. ............ تنهام گذاشت و رفت

60- زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سٿید برای شادی ها . اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سٿید و سیاه را با هم ٿشار دهی

61- میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند. بعضی ها مثل " ب " برات میمیرند، مثل " د " دوستت دارند، مثل " ع " عا شقت میشوند، مثل " م " منتظر می مونند تا یه روز مثل " ی " یارت بشن

62- خداوند به فرشتگان عقل داد، بدون شهوت.حیوانات را شهوت داد، بدون عقل و انسان را شهوت داد با عقل ؛ هر انسانی که عقلش به شهوتش غلبه کند از فرشتگان بهتر است و هر انسانی که شهوتش بر عقلش غلبه کند بدتر از حیوان است ای تماشایی ترین مخلوق خاکی در زمین! آسمانی میشوم وقتی نگاهت میکنم

63- روی دیوار نوشتم، بارون پاکش کرد . برات نامه نوشتم، پستچی گمش کرد . روی برگ نوشتم، آفتاب خشکش کرد . حالا اس ام اس می دم که بدونی دوست دارم . امیدوارم مخابرات بازی در نیاره

64-  در زندگی بارون نباش که فکر کنند با منت خودتو به شیشه می کوبی ابر باش تا منتظرت باشن که بباری

65- بازیچه دست یار بودن عشق است در پنجه غم شکار بودن عشق است در محکمه ای که یار باشد قاضی محکوم طناب دار بودن عشق است

66- ما کسایی که به فکرمون هستن رو به گریه می اندازیم. ما گریه می کنیم برای کسایی که به فکرمون نیستن. و ما به فکر کسایی هستیم که هیچوقت برامون گریه نمی کنن. این حقیقت زندگیه. عجیبه ولی حقیقت داره. اگه این رو بفهمی، هیچوقت برای تغییر دیر نیست

67- تو مرا می فهمی من تو را می خواهم و همین ساده ترین قصه ی یک انسان است تو مرا می خوانی من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم و تو هم می دانی تا ابد در دل من می مانی

68- در تصاویر حکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید هیچکس عصبانی نیست. هیچکس سوار بر اسب نیست. هیچکس را در حال تعظیم نمیبینید. هیچکس سر افکنده و شکست خورده نیست .هیچ قومی بر قوم دیگر برتر نیست و هیچ تصویر خشنی در آن وجود ندارد . از افتخارهای ایرانیان این است که هیچگاه برده داری در ایران مرسوم نبوده است در بین صدها پیکره تراشیده شده بر سنگهای تخت جمشید حتی یک تصویر برهنه و عریان وجود ندارد ، بفرست برای ایرانیان تا یادمون بمونه چی بودیم

69- روزی مردی , عقربی را دید که درون آب دست و پا می زند . او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد , اما عقرب انگشت او را نیش زد. مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد , اما عقرب بار دیگر او را نیش زد . رهگذری او را دید و پرسید:"برای چه عقربی را که نیش می زند , نجات می دهی" . مرد پاسخ داد:"این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من این است که عشق بورزم

70- شکسپیر میگه : فراموش کن چیزی را که نمی توانی بدست آوری و بدست بیاور چیزی را که نمی توانی فراموش کنی!

71- ناپلئون میگه : حرفیو بزن که بتونی بنویسیش ، چیزیو بنویس که بتونی امضاش کنی و چیزیو امضا کن که بتونی پاش وایسی......

72- چارلی چاپین: اگر یک روز شاد شدی ...... آرام بخند تا غم بیدار نشه و اگر یک روز غمگین شدی..... آرام گریه کن تا شادی نا امید نشه

73- بوسه تنها تصادفی است که پلیس راه ندارد. دریای غم تنها دریایی است که ساحل ندارد. قلب تنها چیزی است که شکستنش صدا ندارد. عاشقی تنها دردی است که درمان ندارد

74- سازنده ترین کلمه((گذشت)) است...آن را تمرین کن. پرمعنی ترین کلمه((ما)) است...آن را به کار بر. عمیق ترین کلمه((عشق)) است...به آن ارج بده. بی رحم ترین کلمه(( تنفر)) است...با آن بازی نکن. خودخواهانه ترین کلمه((من)) است...از آن حذر کن. نا پایدارترین کلمه((خشم)) است...آن را فرو بر. بازدارنده ترین کلمه((ترس)) است...با آن مقابله کن. با نشاط ترین کلمه ((کار)) است...به آن بپرداز. پوچ ترین کلمه((طمع)) است...آن را بکش. سازنده ترین کلمه((صبر)) است...برای داشتنش دعا...

75- زنان هستی بخش جهانند و هستی بخش جهان عشق را آفرید و از عشق.سرشت آدمی را آفرید و از آدمی.سرشت آزادی را. ( کوروش کبیر)

76- آدم ها در دو حالت همدیگرو ترک می کنند : اول اینکه احساس کنند کسی دوستشون نداره. و دوم اینکه احساس کنند یکی خیلی  دوستشون داره... (ویکتور هوگو)

77- دنیای عجیبی است کسی که تو را دوست دارد تو. دوستش نداری و کسی که تو دوستش داری او تو را دوست ندارد وکسی را هم که تو دوستش داری و او نیز تو را دوست دارد به رسم دین و آیین به هم نمیرسید( دکتر علی شریعتی)

78- اگر از کسی متنفری از قسمتی از خودت در او متنفری، چیزی که از ما نیست نمی‌تواند افکار ما را مغشوش کند. (هرمان هسه)

79- عشق عینک سبزی است که با آن انسان کاه را یونجه می‌بیند. (مارک تواین)

80- برای کسی که آهسته و پیوسته می رود، هیچ راهی دور نیست· امید، درمانی است که شفا نمی دهد، ولی کمک می کند تا درد را تحمل کنیم

81- آنچه شما درباره خود فکرمی کنید، بسیار مهمتر از اندیشه هایی است که دیگران درباره شما دارند

82- اگر خود را برای آینده آماده نسازید، بزودی متوجه خواهید شد که متعلق به گذشته هستید

83- عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی

84- عاشقونه نگام نکن … نذار دوباره بشکنم ... نذار تو این غروب تلخ … از همه چی دل بکنم ... نذار صدای قدمات …سکوتو بشکنه ...که این سکوت لعنتی ... قشنگترین حرف منه ... با عاشقونه نگات ... چشامو بارونی نکن ...واسه یه حس بی دلیل ... قلبمو قربونی نکن ... نگاه سردمو ببین ... دل از کسی نمیبره ... هیشکی واسه عاشق شدن ... قلب یخی نمیخره ... دیگه رو خاک تن من ... بذر محبت و نباش

85- وقتی یه بار از یه نفر ضربه می خوری درست مثل این می مونه که با ماشین بهت زده و داغونت کرده ولی وقتی می بخشیش درست مثل این می مونه که بهش فرصت دادی تا دنده عقب بگیره و دوباره از روت رد بشه تا مطمئن بشه چیزی ازت نمونده

86- بد ترین شکل تنهایی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید

87- موقعی که می خواستمت می ترسیدم نگات کنم،موقعی که نگات کردم ترسیدم باهات حرف بزنم. موقعی که باهات حرف زدم ترسیدم نازت کنم،موقعی که نازت کردم ترسیدم عاشقت بشم حالا که عاشقت شدم میترسم از دستت بدم

88- راست گویند این که من دیوانه ام *در پی اوهام یا افسانه ام *زانکه بر ضدجهان گویم سخن *یا که جهان دیوانه باشد یا که من.

89- میگی عاشق بارونی، ولی وقتی بارون میاد چتر میگیری بالای سرت... میگی عاشق برفی ولی طاقت یه گوله برف رو نداری... میگی پرنده ها رو دوست داری ولی میندازیشون تو قفس... میگی عاشق گلهایی ولی خیلی راحت از شاخه جداشون میکنی... انتظار داری نترسم وقتی میگی عاشقی؟

90- فقط کسی معنی دل تنگی را درک می کند که طعم وابستگی را چشیده باشد پس هیچوقت به کسی وابسته نشو که سر انجام آن وابستگی دلتنگیست

91- از تو بهترین روز دیدن تو بهترین حرف گفتن ازتو زندگی هستی و بودن یعنی خواستن،خواستن تو بهترین خاطره از تو یادگار عمر من تو دورترین راه واسه ی من کمترین فاصله از تو پرسیدی از عشق اول فقط از رو بچگی بود چی بگم از عشق دوم اونم از رو سادگی بود دلم عادت قریبی به هوای عاشقی داشت عشق سوم اومد

92- اخر جاده ها کی به پایان میرسد ؟ عشق من و تو کی به سامان می رسد؟؟ دردهای قلب من کی به پایان میرسد؟ انتظار هر شبم کی به پایان میرسد؟ چشم های من اینک حال گریه دارد شب را در خیالش تا سپیده می بارد دستهای من تاب ان ندارد تا بگیرد خاطرات روزهای رفته بر باد سایه ام در میان خاک و باد می برد جسم مرا در گردباد .

93- اشقانه ترین نگاهم را روی قایقی از باد نشانــــدم و پارو زنان سوی تو فرستارم ، وقتی به ساحل نگاهت رسیـــــــد تو چشمانت را بستی و قایقم غرق شد

94- سرزمین عشق رشته کوهی است به نام صفا که این رشته کوه آبرفتی دارد به نام وفا و این آبرفت به پیچی می رسد به نام وداع به امید اینکه هرگز به این پیچ نرسیم

95- از زندگی هر انچه لیاقتش را د اریم به ما میرسد نه انچه که ارزویش را داریم

96- مهربانی را وقتی دیدم که کودکی می خواست آب شور دریا را با آبنبات کوچکش شیرین کند

97- یادمون باشه قولی رو که به کسی میدیم عمل کنیم . یادمون باشه هیچوقت کسی رو بیشتر از چند روز چشم به راه

98- کسانی که در انتظار زمان نشسته اند، آنرا از دست خواهند داد

99- وقتی دهکده ای می سوزد دودش را همه می بینند اما وقتی قلبی می سوزد کسی شعله اش را نمی بیند

نمیبخشمت

 

نمی بخشمت

 بخاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ....

 بخاطر تمام غمهایی که بر صورتم نشاندی ....

بخاطر دلی که  از من شکستی ....

بخاطر احساسی که از من  پرپر کردی ....

 نمی بخشمت ....

بخاطر زمیهایی که بر قلبم نشاندی ....

 بخاطر نمکی که بر زخمم گذاردی ....

 و نمی بخشمت

 بخاطر عشقی دروغین که بر قلبم حک کردی....

برای عشق

برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو.

برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه.

برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن .

برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر

برای عشق وصال کن ولی فرار نکن

برای عشق زندگی کن ولی عاشقونه زندگی کن

برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش .

برای عشق خودت باش ولی خوب باش

مطالب جالب و خواندنی از مناطق مختلف جهان

در حالیکه متوسط عمر زنان بوتسوانایی (کشوری در جنوب آفریقا) بیشتر از 39 سال نیست و در روسیه سالانه بیش از 12 هزار زن در نتیجه خشونت های خانوادگی جان خود را از دست می دهند. متوسط عمر زنان ژاپنی 84 سال است؛ در حالیکه متوسط عمر زنان بوتسوانایی (کشوری در جنوب آفریقا) بیشتر از 39 سال نیست.

در روسیه سالانه بیش از 12 هزار زن در نتیجه خشونت های خانوادگی جان خود را از دست می دهند.

نیمی از شهروندان 15 ساله انگلیسی تجربه مصرف مواد مخدر را کسب کرده و یک چهارم جمعیت 15 ساله این کشور نیز سیگار مصرف می کند.

یک سوم کسانی که دچار چاقی مفرط هستند در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند.

در بین کشورهای توسعه یافته بیشترین آمار در مقوله بارداری زودهنگام به آمریکا و انگلستان اختصاص دارد.

آمار زنان گمشده چینی به 44 میلیون نفر می رسد.

تعداد زنان آرایشگر برزیلی از تعداد سربازان این کشور بیشتر است.

81 درصد اعدام های صورت گرفته در سال 2002 در سه کشور جهان به وقوع پیوسته.

اطلاعاتی که سوپرمارکت های انگلیسی درباره مشتری های خود جمع آوری می کنند، بیشتر از اطلاعاتی است که حکومت این کشور درباره شهروندانش دارد.

در اتحادیه اروپا روزانه هر راس گاو به میزان 5/2 دلار مورد حمایت مالی قرار می گیرد، اما 75 درصد جمعیت قاره آفریقا با پولی بسیار کمتر از این رقم به زندگی روزانه خود ادامه می دهند.

در بیش از 70 کشور جهان روابط همجنسگرایان ممنوع اعلام شده و در نه کشور دیگر نیز برای این کار مجازات مرگ را در نظر گرفته اند.

یک پنجم جمعیت دنیا با درآمد روزانه کمتر از یک دلار به حیات خود ادامه می دهند.

13 میلیون و دویست هزار آمریکایی در طول یک سال مورد جراحی زیبایی قرار گرفته اند.

در اثر انفجار مین های زمینی، هر ساعت یک انسان جان خود را از دست می دهد و یک نفر دیگر نیز دچار معلولیت می شود.

در هندوستان 44 میلیون کودک به عنوان کارگر مورد استفاده قرار می گیرند.

در کشوهای صنعتی روزانه 6تا7 کیلوگرم مواد افزودنی وارد بدن انسان ها می شود.

پردرآمدترین ورزشکار جهان، «تایگر وودز» گلف باز، در طول سال 78میلیون دلار و به عبارت دیگر در هر ثانیه 148 دلار درآمد کسب می کند.

در آمریکا هفت میلیون زن و یک میلیون مرد نظم غذایی خود را از دست داده اند.

در واشینگتن برای فعال نگه داشتن نمایندگان، 67 هزار نفر و به ازای هر نماینده کنگره 125 نفر مشغول فعالیت هستند.
تصادف وسایل نقلیه موتوری در هر دقیقه باعث مرگ دو نفر می شود.

از سال 1977 به این سو در کلینیک های کورتاژ آمریکا 80 هزار مورد اعمال خشونت و تجاوز به زنان گزارش شده است.

تعداد کسانی که طاق های طلایی «مک دونالد» را می شناسند، بیشتر از افرادی است که با تاج خار مسیحیت آشنایی دارند.

در کنیا یک سوم درآمد هر خانواده صرف رشوه دادن می شود.

رقم معاملات غیرقانونی مواد مخدر در جهان به 400 میلیارد دلار می رسد.

یک سوم آمریکایی ها سفر موجودات فضایی به زمین را باور می کنند.

در بیش از 150 کشور جهان اعمال شکنجه صورت می گیرد.

هر روز یک هفتم جمعیت جهان یعنی 800 میلیون نفر گرسنه می مانند.

احتمال زندانی شدن مردان سیاه پوست آمریکایی 33 درصد می باشد.

یک سوم جهان در شرایط جنگی به سر می برد.

احتمال دارد ذخایر نفتی جهان در سال 2040 به پایان برسد.

82 درصد سیگاری های جهان در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند.

70 درصد مردم جهان غیر از زبان رایج در کشورشان هیچ زبان دیگری را نشنیده اند.

یک چهارم درگیری های مسلحانه برای دست یابی به منابع طبیعی صورت می گیرد.

در قاره آفریقا 30 میلیون نفر به ایدز مبتلا شده اند.

هر سال ده زبان به جمع زبان های مرده دنیا می پیوندد.

تعداد افرادی که در اثر خودکشی جان خود را از دست می دهند، بیشتر از تعداد کسانی است که ضمن درگیری ها کشته می شوند.

در آمریکا هر هفته به طور متوسط 88 دانش آموز به شکل مسلح وارد کلاس درس می شوند.

در جهان حداقل 300 هزار نفر زندانی عقیدتی وجود دارد.

هر سال دو میلیون دختر جوان و زن ختنه می شوند.

در نبردهای مسلحانه سراسر جهان 300 هزار سرباز کودک در حال جنگیدن هستند.

در انتخابات سال 2001 انگلستان 26 میلیون نفر شرکت کردند، در حالیکه همان سال و در جریان نخستین دور انتخاب Pop Idol انگلستان 32 میلیون انگلیسی رای دادند.

ارزش مالی بازار فروش فیلم های پورنوگرافی در آمریکا ده میلیارد دلار برآورد می شود.

هزینه تسلیحاتی آمریکا 33 برابر بیشتر از هفت دولتی است که کاخ سفید آنها را با لقب «دولت های قلدر» معرفی می کند.

در دنیا 27 میلیون برده وجود دارد.

آمریکایی ها در هر ساعت 5/2 میلیون عدد بطری پلاستیکی را به جمع زباله ها اضافه می کنند. یعنی در عرض سه هفته می توان با روی هم گذاشتن این بطری ها با خطی پلاستیکی کره زمین را به کره ماه متصل کرد.

هر انگلیسی روزانه به طور متوسط 300 بار در محوطه تحت پوشش دوربین های مدار بسته قرار می گیرد.

120 هزار زن و دختر جوان هر سال به خریدارانی در اروپای غربی فروخته می شوند.

هر عدد میوه کیوی که بوسیله هواپیما از زلاند نو به انگلستان حمل می شود، پنج برابر وزن خود گاز گلخانه ای به جو زمین اضافه می کند.

بدهی آمریکا به سازمان ملل متحد از مرز یک میلیارد دلار گذشته است.

احتمال بروز مشکلات روانی در فرزندان خانواده های فقیر، سه برابر بیشتر از احتمال بروز همین مشکلات در کودکان خانواده های مرفه می باشد.

خطای چشم

http://www.radsms.com/wp-content/gallery/khataye-did/00.gif 

به پاهای این دو نفر توجه کنید  متوجه خطای دید می شوید !

تصاویر زیر بر اثر خطای چشمی دگرگون شده و بصورتی شگفت انگیز بنظر میرسند .

ادامه مطلب ...

کجائی

کجایی تو ، ای گرمی جان من ؟!

که شد زندگی بی تو زندان من

کجایی تو ای تک چراغ شبم ؟

که دور از تو جان میرسد بر لبم .

لبم ،بوسه جوی لبِ نوش تُست

در آغوش من بوی آغوش تُست

به هر جا گلی دیده ،بو کرده ام

ز گلها تو را جستجو کرده ام

شب آمد، سیاهی جهان را گرفت

غم تو ،گریبانِ جان را گرفت

بیا ای درخشنده مهتاب من

که عشق تو بُرد از سرم خواب من

رهایم مکن در غمِ بی کسی

کنم ناله ، شاید به دادم رسی

خطاکارم ، اما ز من گوش کن

بیا رفته ها را فراموش کن ...

دوستت دارم

من از عهد آدم تو را دوست دارم

از آغاز عالم تو را دوست دارم

چه شبها من و آسمان تا دم صبح

سرودیم نم نم تو را دوست دارم

نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!

من ای حس مبهم تو را دوست دارم

سلامی صمیمی تر از غم ندیدم

به اندازه ی غم تو را دوست دارم

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد

بگوییم با هم تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد هماواز با ما

تو را دوست دارم، تو را دوست دارم  

بروووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

بــرو ولی یادت باشــــه این رســـــم عاشقـــــی نبود

بـــرو ولــی اینـــو بدون ســهم من از تو این نبـــــود

 برو ولـــــــی یادت نره چشــــــــــــام هنوز به راهــــته

دلــــو شکــــستی نازنین ، امـــــــــا دلم به یادته

 ! یادت میاد اون همـــــه حــــــرفای قشـــــنگ

تو رفــــــتی و من موندم و یه دل دیوونه و تـــــنگ

                         

                          د لی دارم که از تنگی در او جز غم نمی گنجد

غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمی گنجد

ناله را هرچند که می خواهم که پنهان بر کشم

سینه می گوید که من درد آمدم فریاد کن

هوای خیال تو

پرواز در هوای خیال تو دیدنی ست

حرفی بزن که موج صدایت شنیدنی ست

شعر زلال جوشش احساس های من

از موج دلنشین کلام تو چیدنی ست

یک قطره عشق کنج دلم را گرفته است

این قطره هم به شوق نگاهت چکیدنی ست

خم شد- شکست پشت دل نازکم  ولی

بار غمت ـ عزیز تر از جان ـ کشیدنی ست

من در فضای خلوت تو خیمه می زنم

طعم صدای خلوت پاکت چشیدنی ست

تا اوج ، راهی ام  به تماشای من بیا

با بالهای عشق تو پرواز دیدنی ست

خدا نگهدارت

 برو عشق من خدا نگه دار

 

خبر به دورترین نقطه جهان برسد


نخواست او به من خسته بی گمان برسد


شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت


«کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد »


چه می کنی که اگر او را خواستی یک عمر


به راحتی کسی از راه ناگهان برسد


رها کند برود از دلت جدا باشد


به آنکه دوست تراش داشته!!! به آن برسد


رها کنی بروند تا دو پرنده شوند


خبر به دورترین نقطه جهان برسد


گلایه ای نکنی و بغض خویش را بخوری


که هق هق تو مبادا به گوششان برسد


خدا کند که نه ...!! نفرین نمی کنم که مبادا


به او که عاشق او بودم زیان برسد


خدا کند که فقط این عشق از سرم برود


خدا کند که فقط آن زمان برسد...!!!

من خود خواهم

من تنها نیستم,اشکهایم را دارم,اشکهایی که از غم تو بر گونه هایم جاریست

من تنها نیستم,لحظه ها را دارم,لحظه هایی که یکی پس از دیگری عاشقانه

 می میرند تا حجم فاصله جدای ما را کم رنگ تر کنند

من تنها نیستم چرا که خیالت حتی یک نفس از من غافل نمی شود

چقدر دوست دارم لحظه هایی را که دلتنگ چشمانت می شوم

امید وارم که منتظرم بمانی چون من به عشق تو تکیه کرده ام

پس تکیه گاه من باش و اجازه نده دیگری جای مرا بگیرد

هر گاه که به تو فکر می کنم به زندگی امیدوار می شوم

اگر بزرگترین خود خواهی انسانها عشق باشد پس بدان

که من خود خواه ترین انسانم وفقط تو را برای خودم می خواهم

هیچ وقت فکر نکن که لحضه ای تو را فراموش کرده ام

پس هیشه به عشق من ایمان داشته باش، بهترین گل دنیا

چشم به راهم تا آرامش را به قلبم هدیه کنی ای مهربان من

وای که چقدر این دل عاشق بلاست   میون دل با من همیشه دعـواست

به دل می گم غمو توخونت راه نده  می گه جونم مهمون حبیب خداست

چی می شه گفت به این دل دیوونه  هرچی می گم باز می گیره بهـونه

کاشکی دلـم غصه پنهون نداشت    خونـه غـم حیـاط و ایـوون نداشت

پرمی کشید خنده رو لبهای مــن    ابـر چشام یه قطره بارون نداشت

چی می شه گفت به این دل دیوونه   هرچی می گم بازمی گیره بهـونه

دل خوابـه و چشمـای مـن  بیـداره    از نـالــه هـای مـن خبــر نــداره

می ترسـم این خونـه خراب عاشق    دسـت گلـی بـه آب بـده دوبــاره

چی می شه گفت به این دل دیوونه   هرچی می گم بازمی گیره بهـونه

تو کدوم را میخواهی

عشق و ثروت و موفقیت *

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»
عصر وقتی شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را برای او تعریف کرد.
شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائید داخل.»
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمی شویم.»
زن با تعجب پرسید: « چرا!؟» یکی از پیرمردها به دیگری اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پیرمرد دیگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقیت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنید که کدام یک از ما وارد خانه شما شویم.»
زن پیش شوهرش برگشت و ماجرا را تعریف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنیم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولی همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟»
فرزند خانه که سخنان آنها را می شنید، پیشنهاد کرد:« بگذارید عشق را دعوت کنیم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»
مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بیرون رفت و گفت:« کدام یک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»
عشق بلند شد و ثروت و موفقیت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسید:« شما دیگر چرا می آیید؟»
پیرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت می کردید، بقیه نمی آمدند ولی هرجا که عشق است ثروت و موفقیت هم هست! »

آری... با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردید

سلام

سعی کن  حتماً همه متن را تا آخرین جمله بخوانی. از همه مهمتر جمله آخر است که باید خوانده شود.

یکی بود یکی نبود، یک بچه کوچیک بداخلاقی بود. پدرش به او یک کیسه پر از میخ و یک چکش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبرو بکوب.

روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار روبرو بکوبد. در روزها و هفته ها ی بعد که پسرک توانست خلق و خوی خود را کنترل کند و کمتر عصبانی شود، تعداد میخهایی که به دیوار کوفته بود رفته رفته کمتر شد. پسرک متوجه شد که آسانتر آنست که عصبانی شدن خودش را کنترل کند تا آنکه میخها را در دیوار سخت بکوبد.

بالأخره به این ترتیب روزی رسید که پسرک دیگر عادت عصبانی شدن را ترک کرده بود و موضوع را به پدرش یادآوری کرد. پدر به او پیشنهاد کرد که حالا به ازاء هر روزی که عصبانی نشود، یکی از میخهایی را که در طول مدت گذشته به دیوار کوبیده بوده است را از دیوار بیرون بکشد.

روزها گذشت تا بالأخره یک روز پسر جوان به پدرش روکرد و گفت همه میخها را از دیوار درآورده است. پدر، دست پسرش را گرفت و به آن طرف دیواری که میخها بر روی آن کوبیده شده و سپس درآورده بود، برد. پدر رو به پسر کرد و گفت: « دستت درد نکند، کار خوبی انجام دادی ولی به سوراخهایی که در دیوار به وجود آورده ای نگاه کن !! این دیوار دیگر هیچوقت دیوار قبلی نخواهد بود. پسرم وقتی تو در حال عصبانیت چیزی را می گوئی مانند میخی است که بر دیوار دل طرف مقابل می کوبی. تو می توانی چاقوئی را به شخصی بزنی و آن را درآوری، مهم نیست تو چند مرتبه به شخص روبرو خواهی گفت معذرت می خواهم که آن کار را کرده ام، زخم چاقو کماکان بر بدن شخص روبرو خواهد ماند. یک زخم فیزکی به همان بدی یک زخم شفاهی است. دوست ها واقعاً جواهر های کمیابی هستند ، آنها می توانند تو را بخندانند و تو را تشویق به دستیابی به موفقیت نمایند. آنها گوش جان به تو می سپارند و انتظار احترام متقابل دارند و آنها همیشه مایل هستند قلبشان را به روی ما بگشایند.»

این هفته ، هفته دوستیابی ملی است، به دوستانتان نشان دهید چقدر برای آنها ارزش قائل هستید.

یک نسخه از این نوشته را برای هرکسی که او را بعنوان دوست می شناسید بفرستید، حتی اگر آنها را برای دوستی که خودش این متن را برای شما فرستاده است، بفرستید. اگر مجدداً این متن به خودتان بازگشت ، بمعنای آن است که شما در یک دایره ای از دوستان خوب قرار گرفته اید.

شما دوست من هستید و من به شما افتخار می کنم.

حالا شما این متن را برای همه دوستان و همه افراد فامیلتان بفرستید.

لطفاً اگر من در گذشته در دیوار قلب شما حفره ای ایجاد کرده ام مرا ببخشید.

« پشت سرمن قدم برندار، چون ممکن است راه رو خوبی نباشم، قبل ازمن نیز قدم برندار، ممکن است من پیرو خوبی نباشم ، همراه من قدم بردار و دوست خوبی برای من باش

سلام

سلام دوستان عزیز من دلم میخواد کار در این وبلاگ را هم تجربه کنم و دوستان جدیدی داشته باشم امیدوارم بتونیم از تجربیات و افکار هم در جهت بهتر زندگی کردن بهرمند شویم