دنیای عشق

دنیای عشق

خدایا چنان کن سر انجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار
دنیای عشق

دنیای عشق

خدایا چنان کن سر انجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار

خانمها و آقایان چطوری نیمرو درست میکنند؟؟؟؟؟

خانمها چطور نیمرو درست میکنن؟

۱-ماهیتابه را میزارن رو گاز
۲- توی ماهیتابه روغن میریزن
۳- اجاق گاز زیر ماهیتابه رو روشن میکنن
۴- تخم مرغها رو میشکنن و همراه نمک توی ماهیتابه میریزن
۵- چند دقیقه بعد نیمروی آماده رو نوش جان میکنن

آقایون چطور نیمرو درست میکنن؟
۱- توی کابینتهای بالایی آشپزخونه دنبال ماهیتابه میگردن
۲- توی کابینتهای پایینی دنبال ماهیتابه میگردن و بلاخره پیداش میکنن
۳- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن
۴- توی ماهیتابه روغن میریزن
۵- توی یخچال دنبال تخم مرغ میگردن
۶- یه دونه تخم مرغ پیدا میکنن
۷- چند تا فحش میدن
۸- دنبال کبریت میگردن
۹- با فندک اجاق گاز رو روشن میکنن و بوی سرکه همراه دود آشپزخونه رو بر میداره
۱۰- ماهیتابه رو میشورن (بگو چرا روغنش بوی ترشی میداد )!
۱۱- ماهیتابه رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن واقعی میریزن
۱۲- تخم مرغی که از روی کابینت سر خورده و کف آشپزخونه پهن شده رو با دستمال پاک میکنن
۱۳- چند تا فحش میدن و لباس میپوشن
۱۴- میرن سراغ بقالی سر کوچه و ۲۰ تا تخم مرغ میخرن و برمیگردن
۱۵- تلویزیون رو روشن میکنن و صداش رو بلند میکنن
۱۶- روغن سوخته رو میریزن توی سطل و دوباره روغن توی ماهیتابه میریزن
۱۷- تخم مرغها رو میشکنن و توی ماهیتابه میریزن
۱۸- دنبال نمکدون میگردن
۱۹- نمکدون خالی رو پیدا میکنن و چند تا فحش میدن
۲۰- دنبال کیسهء نمک میگردن و بلاخره پیداش میکنن
۲۱- نمکدون رو پر از نمک میکنن
۲۲- صدای گزارشگر فوتبال رو میشنون و میدون جلوی تلویزیون
۲۳- نمکدون رو روی میز میذارن و محو تماشای فوتبال میشن
۲۴- بوی سوختگی رو استشمام میکنن و میدون توی آشپزخونه

۲۵- چند تا فحش میدن و تخم مرغهای سوخته رو توی سطل میریزن
۲۶- توی ماهیتابه روغن و تخم مرغ میریزن
۲۷- با چنگال فلزی تخم مرغها رو هم میزنن
۲۸- صدای گــــــــــل رو از گزارشگر فوتبال میشنون و میدون جلوی تلویزیون
۲۹- سریع برمیگردن توی آشپزخونه
۳۰- تخم مرغهایی که با ذرات تفلون کنده شده توسط چنگال مخلوط شده رو توی سطل میریزن
۳۱- ماهیتابه رو میندازن توی سینک
۳۲- دنبال ظرفهای مسی میگردن
۳۳- قابلمهء مسی رو روی اجاق گاز میذارن و توش روغن و تخم مرغ میریزن
۳۴- چند دقیقه به تخم مرغها زل میزنن
۳۵- یاد نمک میفتن و میرن نمکدون رو از کنار تلویزیون برمیدارن
۳۶- چند ثانیه فوتبال تماشا میکنن
۳۷- یاد غذا میفتن و میدون توی آشپزخونه
۳۸- روی باقیماندهء تخم مرغی که کف آشپزخونه پهن شده بود لیز میخورن
۳۹- چند تا فحش میدن و بلند میشن
۴۰- نمکدون شکسته رو توی سطل میندازن
۴۱- قابلمه رو برمیدارن و بلافاصله ولش میکنن
۴۲- چند تا فحش میدن و انگشتهاشون که سوخته رو زیر آب میگیرن
۴۳- با یه پارچهء تنظیف قابلمه رو برمیدارن
۴۴- پارچه رو که توسط شعله آتیش گرفته زیر پاشون خاموش میکنن
۴۵- نیمروی آماده رو جلوی تلویزیون میخورن و چند تا فحش میدن

از خودم شاکیم

دفتر عشـــق که بسته شـد دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــــــدم خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم اونیکه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود بد جوری تو کارتو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد برای فاتحه بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو بـه نـام تـو سنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم غــرور لعنتی میگفــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت بازی عشـــــقو بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم از تــــو گــــله نمیکنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم از دســـت قــــلبم شاکیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم چــرا گذشتـــم از خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم چــــــــراغ ره تـاریکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم دوسـت ندارم چشمای مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــــــــــو آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه بزن تیر خـــــــــــــــــلاص رو ازاون که عاشقـــت بود بشنواین التماسرو ............... ......... ....

آموزش ایجاد gmail

نحوه ایجاد جمیل در گوگل به نقل از وبلاگ در باره ماهواره :داش امید در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

آموزش ایجاد ایمیل

ایمیل چیست و چگونه ایجاد میکنیم در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

صاحبان ۱۰ چشم زیبا در جهان

برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب مراجعه کنید ممنون

ادامه مطلب ...

پیام رسان فارسی مخصوص همراه اول

نرم‌افزار پیام‌رسان یک سرویس ارزش‌ افزوده برای ارسال و دریافت پیامک‌های فارسی با حجم بالاست. این سرویس برای استفاده مشترکانی ارائه شده است که امکان استفاده و تمایل کار کردن با این نرم‌افزار را داشته باشند. این سرویس ارتباط مستقیمی با تعرفه پیامک ندارد ولی استفاده از آن باعث می‌شود تا هزینه‌های ارسال پیامک فارسی کاربران کاهش یابد.

کاربران با این نرم‌افزار می‌توانند پیامک‌های فارسی با حجم حدود ۲۰۰ کاراکتر را ارسال و دریافت کنند. بدیهی است به دلایل فنی این امر تنها در صورتی ممکن است که دو طرف درگیر، نرم افزار را نصب کرده باشند. این در حالی است که در حالت عادی و بدون استفاده از این نرم‌افزار، پیامک‌های فارسی با حجم بیش از 70 کاراکتر به چندین پیامک شکسته شده و هزینه ارسال را بالا می‌برند.

 ‎

دریافت نرم‌افزار نسخه بتا ۱.۰ (تاریخ انتشار: 1.مرداد.۱۳۸۷)

راهنمای سریع نصب: هر دو فایل Jar و Jad را در یک محل بر روی گوشی کپی کرده و فایل Jad را اجرا نمایید.

 ‎

اطلاعات راهنما

گوشی‌های قابل پشتیبانی، محدود به این لیست نمی‌باشد. اگر گوشی شما در لیست موجود نیست و برنامه بر روی گوشی شما به خوبی کار می‌کند، لطفا به ما (از طریق این صفحه) اطلاع دهید.

وارد کنندگان یا نمایندگان گوشی‌های تلفن همراه، برای تست گوشی‌هایشان و اضافه شدن آنها به لیست، می‌توانند با گروه فنی تماس بگیرند.

 ‎

پشتیبانی نرم‌افزار

نسخه قبلی برنامه (نسخه ۰.۹۱)

اس ام اس سر کاری سری ۱

سلام،شما در مسابقه پیام کوتاه جام جهانی شبکه سه ۳۰۰ هزار تومان برنده شدید

لطفا برای دریافت جایزه ۲۹۹ هزار تومان شارژ به این شماره ارسال نمایید !

.

.

.

خدایا به آنان که حال ما را نمیپرسند یک هفته اسهال مکرر عنایت فرما !

.

.

.

از یارو میپرسن نظرت راجع به زلزله چیه ؟

میکه طرح خوبیه ، تکان دهنده ست !

.

.

.

من انسان موفقی هستم

دوست داری بدونی رمز موفقیتم چیه !؟

اینه !

۱۲۳۲۱۳۴۰۳۲۱۴۵۹۱۸۲۶۶۵۱۹۲۳۴۶۰۹۸۷۱۲-۴۰۵

به کسی نگیا !!

.

.

.

درس زندگی را از بستنی چوبی بیاموز !

بخند حتی اگر چوبی در شما فرو رفته باشد !

.

.

.

یارو چیست !؟

موجودی که به شدت در مقابل فهمیدن مقاومت میکند !

.

.

.

بلای خانگی !

سخن از زن مگو که سیرم از زن / خدا داند که من دلگیرم از زن

خوشا مردی که اصلا زن ندارد / بلای خانگی چون من ندارد

که گفته زن شریک عمر مرده !؟ / مگر زن میکند تخم دو زرده !؟

.

.

.

یارو  در کندوی عسل رو برمی داره

میبینه یه زنبوره میگه اِهم !

.

.

.

میگن فوتبالیستها یه رفیق تو دنیا دارند.اونم توپه

منم می‌خوام فوتبالیست بشم چون تو خیلی توپی !

.

.

.

یارو به یه دختری میگه اسمت چیه! دختره خودشو لوس میکنه میگه:

عطر گل یاس اسمم ثریاست! یارو هم میاد کم نیاره میگه:

گ – و ز تو هوا پخشه اسمم جهان بخشه !

.

.

.

طبق آخرین گزارش ها

محققین ایرانی به روش نوینی برای پیدا کردن یافته های خود دست یافتند!

.

.

.

امروز روز ارسال اس ام اس به مزخرف‌ترین دوست دنیاست

تو هم مثل من این اس ام اس رو به مزخرف‌ترین دوستت بفرست !

.

.

.

اگه زندگی سختی دارید …

اگه بیکار هستید …

اگه نیاز به سرمایه دارید …

نگران نباشید…

ما براتون دعا می کنیم!

۱۰۰۰تومان میشه !

.

.

.

ببخشید یه سوال شرعی دارم. دیشب خواب شما رو دیدم.

می خام ببینم نماز آیات بهم واجب میشه یا نه !!

.

.

.

اگه یه پروانه نشست رو شونت حتما بکشش.اون بیسلیقه همون بهتر بمیره !

آیا میدانستید (سری ۲)

اگه حوصله دارید برای یه بار خوندن می ارزد باز در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

خفاشها

۱۳ واقعیت در مورد خفاشها تو هم بخون ضرر نمیکنی اما در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

آیا میدانستید

)آیا می دانستید که قد انسان تا ۲۰، ۲۵ و گاها تا ۴۰سالگی بلند می شود و از چهل سالگی به بعد قد انسان هر دو سال حدود ۶میلی متر کوتاه می شود.
۲) آیا می دانستید که مغز شما وقتی خواب هستید فعالیتش بیشتر از وقتی است که در حال تماشای تلویزیون هستید.
۳) آیا می دانستید که ملکه موریانه ۵۰بار بزرگ تر از جفت مذکر خود می باشد.
۴) آیا می دانستید تشکیل و تولد سیاره ای مشابه زمین حداقل به ۳ میلیون سال زمان نیاز دارد.
۵) آیا می دانستید که کرم های ابریشم در ۵۶روز، هشتادوشش هزار برابر خود غذا می خورند.
۶) آیا می دانستید که شمار تلفات جانی در جنگ جهانی دوم که بین سال های ۱۹۳۹تا۱۹۴۵ بود، بیش از ۲۶میلیون نفر بود.
۷) آیا می دانستید انسان در طول زندگی، ۱۸ کیلو پوست می اندازد.

ادامه مطلب ...

به نظر تو با هوش ترین حیوانها کدامند؟؟؟؟

باهوشترین حیوانات روباه و دلفین و بز کوهی می باشند....

چرا؟

روباه: خودش رو به مردگی می زنه و باد می کنه پرندگان دور اونو می گیرند و خیال می کنند مرده تا به نزدیکش می رسن روباه اونها رو می گیره

دلفین: علاقه ی زیادی به ماهی نداره اون ماهی ها رو می کشه و وقتی که در سطح آب قرار می گیرن و اون زیر اونها قرار می گیره  پرنده ی ماهی خار وقتی که بیاد ماهی رو برداره دلفین اونو می گیره

و این از همشون عجیب تره

بزکوهی: وقتی که چیزی گیرش نمیاد مار می خوره و می ره سر آب می ایسته و آب نمی خوره چون می دونه اگه آب بخوره می میره

اولین ها و پیامبران

عزیزان دوست دارین بدونین پیامبران در چه زمینه های اولین بودن  

 

    

    پس  لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید

ادامه مطلب ...

سوختم

شگفتا!

وقتی که بود نمی دیدم ،

وقتی می خواند نمی شنیدم...

وقتی دیدم که نبود... وقتی شنیدم که نخواند...!

چه غم انگیز است که وقتی چشمه ای

سرد وزلال ، در برابرت ،

می جوشد و می خواند و می نالد ،

تشنه آتش باشی و نه آب

و چشمه که خشکید ،

چشمه از آن آتش که تو تشنه آن بودی

بخار شد و به هوا رفت ،

و آتش کویر را تافت  و در خود گداخت

و از زمین آتش روئید و از آسمان بارید ،

تو تشنه آب گردی و نه  تشنه آتش ،

و بعد عمری گداختن

از غم نبودن کسی که ، تا بود ،

از غم نبودن تو می گداخت.

 

دنیا را نگهدارید

می خواستم زندگی کنم در را بستند

می‌خواستم ستایش کنم گفتند خطر ناک است

می خواستم عاشق شوم گفتند گناه است

می خواستم گریه کنم گفتند بهانه است

می خواستم بخندم گفتند دیوانه است

به راستی سخن گفتم گفتند بیهوده است

پس فریاد کشیدم..........زندگی را نگه دارید می خواهم پیاده شوم

 

 

خدایا

خدایـــا دلــــــم بـــاز امشب گــــــرفته.!!

بیــــــا تا کمی با تـــو صـــــحبت کنـــم...

بیا تا دل کوچــــــــــکم را

خدایـــا فقــــط با تـــو قسمت کنم..!

 خدایـــــا بیــا پشت آن پنــجــره..

که وا می شود رو به ســــــوی دلــــــــم!!

 بیـــا پــــرده ها را کنـــاری بزن..

 که نــــــورت بتــابد به روی دلـــــــم!!!

 خدایـــا کمـــک کـــن :

 که پـــروانه ی شعر من جــــان بگیرد..

 کمی هم به فـــــکر دلـــــــم باش...

مبـــادا بمیـــرد...!!!

خــــدایــا دلــــــم را

که هر شب نــفس می کشـــد در هوایـــــت..

اگر چه شــــــکســــــته!!!

 شبــــی می فرســــتم بــرایــت...!!!

با عرض پوزش

با عرض پوزش از بینندگان محترم به اجبار چند عکس چندش آور از عواقب مصرف کراک در ادامه  

 

 

مطلب گذاشتم شاید برای کسانی که قصد تجربه مصرف چنین موادی را دارند هشداری باشه دیدن یه بار آن اشکالی نداره 

ادامه مطلب ...

وصیتنامه

ای کسانی که ماموریت دفن مرا به عهده گرفته اید .بر روی تابوتم پارچه سیاهی بکشید سیاهتر از سیاهی غم ، موهایم را آشفته وپریشان بگذارید تا همه بدانند دست نوازشی بر سرم کشیده نشده است، چشمانم را باز بگذارید تا همه بدانند تا  دم مرگ چشم انتظار یاری بوده ام ، لبانم را باز بگذارید که همه بدانند تا دم مرگ در انتظار گرفتن  یه بوسه از لبانت بوده ام ،دستانم را از تابوت بیرون بگذارید تا همه بدانند به آنچه که در این دنیا خواسته ام نرسیده ام ،پایاهم را به همم ببندید تا همه بدانند در این دنیا توی قفس زندانی بودم ،گلی روی قبرم نگذارید چون گلی در سینه دارم که هرگز پژمرده نخواهد شد ،اگــــــــــــــــر سنگی روی قبرم گذاشتند ناراحت نشوید چون عمــــــــــــــــــــری روی سنگ خوابیده ام پس بگذارید سنگ هم عمری روی من بخوابد و در آخر هنگامی که جسد مرا به خاک سپرده اید قالب یخی به شکل سنگ قبر بالای سرم بگذارید تا به جای معشـــــــــــــــــوق بی وفایم گــــــــــــــریه کند ... 

                                              

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

بزن باران

 

سوختم باران بزن شاید تو خاموشم کنی

شاید امشب سوزش این زخم ها را کم کنی

آه باران من سراپای وجودم آتش است

 پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی

حقیقت عشق

پیرمردی صبح زود از خانه‌اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می‌شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند: باید ازتو عکسبرداری شود تا جایی از بدنت آسیب ندیده باشد. پیرمرد غمگین شد و گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست. پرستاران از او دلیلش را پرسیدند.

پیرمرد گفت:

زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می‌روم و صبحانه را با او می‌خورم. نمی‌خواهم دیر شود!
پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می‌دهیم. پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی‌شناسد!

پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می‌روید؟ پیرمرد با صدایی گرفته، به آرامی گفت: اما من که می‌دانم او چه کسی است…!