دنیای عشق

دنیای عشق

خدایا چنان کن سر انجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار
دنیای عشق

دنیای عشق

خدایا چنان کن سر انجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار

نگذار عشق به تو ختم بشه!!!

یک روز بعد ازظهر وقتی که با ماشین پونتیاکش می کوبید که بره خونه، زن مسنی را  دید  متوقف کرد. ماشین مرسدسش پنچر بود. او می تونست ببینه که اون زن ترسیده و بیرون توی برفها ایستاده تا اینکه بهش گفت:
" خانم من اومدم که کمکتون کنم در ضمن من جو هستم."
زن گفت: " من از سن لوئیز میام، و فقط از اینجا رد می شدم. صدتا ماشین دیده باشم که از کنارم رد شدن، و این واقعا لطف شما بود."
وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده شد که بره، زن پرسید:" من چقدر باید بپردازم؟" و او به زن چنین گفت:
" شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد همونطور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!"
چند مایل جلوتر، زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده. ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود. او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست، واحتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره، زن از در بیرون رفته بود. درحالیکه بر روی دستمال سفره این یادداشت رو باقی گذاشت. اشک در چشمان پیشخدمت جمع شده بود، وقتی که نوشته زن رو می خوند:
" شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کر، همونطور که من به شما کمک کردم. اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!"
اونشب وقتی که زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت، به تختخواب رفت. در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد. وقتی که شوهرش دراز کشید تا بخوابه، به آرومی و نرمی به گوشش گفت:
" همه چیز داره درست میشه، دیگه مشکل پول نداریم، دوستت دارم، جو
!"


شگفتی یک جمله عجیب در جذب آقایان

شگفتی یک جمله عجیب در جذب آقایان

زندگى زناشویى، تشکلى است که بر پایه محبت، بنا نهاده شده و این امر، نقشى حیاتى را در آن بازى مى کند؛ عنصرى که خداوند متعال از آن به عنوان نشانه اى از خود نام برده است. اگر چه اندکى از این سرمایه را خداوند در ابتداى زندگى زناشویى به زن و مرد عطا فرموده، ولى باید آن را چون نهالى دانست که لازم است حفظ و بارور شود .
 

محبت

محبت، انسان را به سوى همشکلى و همسانى با معشوق مى کشاند و این علاقه که در اعماق جان انسان است، باعث مى گردد تا محب به صورت محبوب در آید. همسر هر فرد، مى تواند مهم ترین محبوب و همراه او باشد. اگر در انتخاب همسر، محور، ایمان و حب پروردگار باشد، مى توان امیدوار بود که این ازدواج، منجر به زندگى اى شود که هدف و شالوده آن، رسیدن به قرب الهى است و این که زن و مرد، هر دو تصمیم بگیرند که این عشق و علاقه زمینى را نردبانى سازند براى دست یافتن به رضاى پروردگار».

اکنون به چند روش براى ابراز محبت و افزایش مهر و عطوفت بین همسران، اشاره خواهیم کرد:

 

زن مطیع، فرمانرواى قلب شوهر است

یکى از مهم ترین و حیاتى ترین حس هایى که مردان به آن علاقه دارند، حس مالکیت و مدیریت است. از سوى دیگر، براى حفظ کیان خانواده، لازم است زنى که به زندگى و شوهر خود علاقه مند است، از شوهر خود اطاعت کند و بداند که اگر در تمام شئون زندگى، مطیع او باشد، مهرش چنان در دل مرد نفوذ مى کند که حاضر است براى زن و زندگى اش، هر فداکارى و ایثارى انجام دهد و بهترین حس ها را به همسر خود بدهد و بدین ترتیب است که هم مرد راضى است و هم زن.

 

زنان به کارهاى کوچکى هم که مردان برایشان انجام مى دهند، امتیاز مى دهند

اغلب مردان چنین تصور مى کنند که باید کارى بزرگ و حیرت آور براى همسر خود انجام دهند تا مورد تحسین و قدردانى او واقع شوند و این تصور، باعث مى گردد تا مرد دست به کارى نزند که خشنودى زن را برانگیزد؛ مگر زمانى که بتواند کار بزرگى انجام دهد؛ در حالى که زنان براى کارهاى به ظاهر کوچک مردان نیز امتیاز قائل هستند. براى مثال، یک مرد مى تواند براى سالگرد ازدواج یا تولد همسرش، یک متن محبت آمیز بنویسد و یا هدایاى کوچکى مانند عطر، شکلات یا شیرینى مورد علاقه همسر و یا گل تهیه کرده، به همسرش بدهد و آن گاه معجزه این کار خود را در ایجاد و افزایش علاقه بین خود و همسرش، به تماشا بنشیند.

محبت، مانند سیم برقى است که از وجود محبوب به محب وصل مى گردد و صفات محبوب را به وى منتقل مى سازد و این جاست که انتخاب محبوب، اهمیت مى یابد. به نظر مى رسد که همسر هر فرد، مى تواند مهم ترین محبوب و همراه او باشد

 

اسم همسرتان را نیکو و به بهترین حالت صدا بزنید

به خاطر داشته باشید که اسم یک شخص براى او، شیرین ترین و مهم ترین کلمات در تمام زبان هاست. اشخاص به قدرى به اسم خود علاقه دارند که مى کوشند به هر قیمت که شده، در خاطرها بماند. یکى از موجبات جلب محبت، نام بردن اشخاص با عناوین احترام آمیز و اسم هایى است که طرف مقابل آنها را دوست دارد. بعضى همسران به اشتباه فکر مى کنند از آن جا که با همسر خود صمیمى هستند، لازم نیست اسم او را به احترام صدا بزنند؛ در حالى که باید به خصوص در بین افراد دیگر، اسم همسرتان را به نیکى ببرید. این کار، یکى از راه هاى جلب محبت همسران مى باشد. پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله نیز در حدیثى یکى از راه هاى جلب محبت افراد را صدا کردن و خواندن آنها به محبوب ترین نام هایى که دوست دارند، دانسته است.
 

آقایان، پیام هاى دیدارى را دریافت مى کنند و خانم ها پیام ها شنیدارى را دوست دارند

مردان، زنانى را دوست دارند که به سلامت و زیبایى خود اهمیت مى دهند. زنان باید سعى کنند با برخى فعالیت هاى جسمانى، نظیر قدم زدن و نرمش، بر سلامت و زیبایى طبیعى و خدادادى خود بیفزایند تا بیشتر مورد توجه همسران خود قرار بگیرند. باید توجه داشت که اگر زنى، خود حس خوبى نسبت به خود نداشته باشد، همسرش به طبع نمى تواند حس خوبى نسبت به او داشته باشد؛ پس زن، باید زیبایى را از درون خود بجوید؛ صرف نظر از این که چقدر تلاش مى کند تا زیباتر به نظر آید. همواره این را باید به خاطر داشت که زیبایى، از درون تراوش مى کند. هنگامى که از درون، احساس خوبى داشته باشید، خوب از خودتان مواظبت کرده، عزت نفس زنانه تان را بیشتر مى کنید و یقیناً این در بیرون نیز نمایان مى گردد.

در مقابل، زنان، پیام هاى سمعى را بیشتر دوست دارند؛ مثل این که همسرشان به آنها بگوید تا چه حد آنها را دوست دارند و از آنها حمایت مى کند. پس مردان باید سعى کنند محبت نهفته در دل خود را با گفتن جمله «دوستت دارم» به همسرشان، آشکار و عیان سازند.

 

مردان باید روحیه همیشه متغیر و متموج زنان را درک کنند

مردان باید توجه داشته باشند که زنان، حالت متغیر دارند و روحیه شان مدام در حال تغییر است؛ گاهى شاد و گاهى بسیار غمگین، گاهى امیدوار و گاهى مأیوس و ناامید مى باشند. دانستن این نکته براى مردان، امرى مهم و ضرورى است. اگر مرد از این حالت زن آگاه باشد، هرگز از تغییر روحیه اى که یکى از علل آن، تغییرات هورمونى زن است، نگران نمى شود؛ بلکه سعى مى کند همسر خود را درک کند و به او کمک کند تا روحیه خود را باز یابد.

 

زنان شاد، خرسند و سرزنده، روشن کننده دل هستند

با خودتان تعهد کنید که باور داشته باشید در جایگاه خود، فرد قابل احترام و مهمى هستید. اگر عزت نفس نداشته باشید، به احتمال فراوان، هیچ کس دیگر هم به شما احترام نمى گذارد. عزت نفس، از صادق بودن با خود سرچشمه مى گیرد. ممکن است در ابتداى زندگى، ویژگى هاى جسمانى از اهمیت بیشترى برخوردار باشند؛ اما پس از مدتى، این اهمیت رنگ مى بازد و آن چه مهم و ضرورى است، ویژگى هاى شخصیتى زن است. زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند. ناخرسندى و همواره از همه چیز شکایت کردن، مرد را خسته کرده، شور و نشاط زندگى را از او مى گیرد. یکى از راه هاى مهرورزى به مرد، این است که زن، دست از شکایت دائمى از زمین و زمان بردارد.

همان گونه که مردان مى توانند با جمله دوستت دارم، قلب همسر خود را تسخیر سازند و او را صاحب حسى خوشایند کنند، زنان نیز مى توانند با گفتن جملاتی مثل «من در کنار تو آرامش مى یابم» یا «خیلى خوشحالم که مى توانم به تو تکیه کنم»، مرد را سرشار از عشق و محبت کنند و او را بیش از پیش، به خود علاقه مند سازند

 

براى زن خود، حق ناراحت شدن قائل باشید

اگر شما یک مرد هستید، باید به این نکته توجه داشته باشید که زن ها وقتى حاضرند به حرف هاى شما گوش بدهند که برایشان حق ناراحت شدن قائل باشید. یکى از شیوه هاى رایج شروع کردن دعوا بین همسران، بى اعتبار دانستن احساسات و افکار زن است. وقتى مرد مى گوید: «آخه واسه چى ناراحتى» یا «این که ناراحتى نداره» و یا «این موضوع این قدر مهم نیست»، براى زن خیلى گران تمام مى شود و زن، این چنین تلقى مى کند که نمى تواند حتى از احساسات خود صحبت کند.

اگه این مطالب را بخونید حتما عاشق میشوید.

عشق رگ ها را باز می‌کند.
تحقیقات نشان داده‌اند که عشق و دوست داشتن تشکیل پلاک‌ها را در رگ‌ها کاهش می‌دهند. در تحقیقی به تعدادی خرگوش کلسترول خوراندند و تعدادی از آنها محبت را تجربه کردند، محققان دریافتند که در این دسته خطر حمله قلبی و تصلب شرایین کاهش داشته است.

با عشق ایمن شوید.
محبت پر قدرت ترین تجربه احساسی است، و مطالعات نشان می‌دهد که وقتی محبت را احساس می‌کنید، تعداد زیادی سلولهای ایمنی و اندورفین تولید می‌شود. حتی تماشای یک فیلم رومانتیک و عاشقانه، سبب افزایش ایموگلوبین می‌شود.

داشتن روابط جنسی سالم سبب افزایش عمر می‌شود.مطالعات نشان داده است که افراد پیری که روابط جنسی فعالی داشته اند خوشحال ترین مرد و زن‌ها می‌باشند. جای تعجب نیست: نزدیکی سالم سر چشمه جوانی طبیعت می‌باشد. روابط جنسی سطح موادی را که باعث افزایش عمر می‌شوند بالا می‌برد، این مواد شامل اندورفین، DHEA و هورمون رشد می‌باشند: همچنین سطح کورتیزول، هورمون استرس و آدرنالین را کاهش می‌دهد.
چین باستان سنتی داشت که بر انتقال موثر انرژی در طول فعالیت های جنسی تاکید می‌کرد. همان طور که یک تحقیق چینی مشخص می‌کند، فعالیت های جنسی صحیح مزایای احساسی و بدنی فراوانی را به همراه دارند، این فواید شامل تولید هورمون متوازن، استراحت، شور و حرارت مضاعف و خلق و خوی مناسب می‌باشد. از طرف دیگر، روابط جنسی اشتباه، هیچ فایده ای را به همراه ندارد و از نظر عاطفی و جسمی ‌مضر می‌باشند. پس روابط جنسی و عاطفی سالم نه تنها کیفیت زندگی را، بلکه کمیت زندگی را بهبود می‌بخشد.

با افرادی که دوست دارید در تماس باشید.
تماس با انسان‌ها، به عنوان یک تکنیک قوی، تولید اندورفین، هورمون رشد و DHEA را افزایش می‌دهد و از طرف دیگر استرس را کاهش می‌دهد. در حقیقت بیمارانی که با افراد دیگر در تماس می‌باشند، نسبت به بیمارانی که تنها می‌باشند زودتر بهبودی می‌یابند. بنابراین برای یکدیگر پیام عاشقانه بفرستید، یکدیگر را در آغوش بگیرید و سبب بهبودی سلامت همدیگر بشوید.

افزایش عمر با محبت به خانواده
افراد پیر یا صد ساله توسط خانواده هایشان دوست داشته و گرامی ‌داشته می‌شوند. طبق مطالعات، افرادی که زندگی شادی دارند، کمتر دچار بیماری می‌شوند و عمرشان هم افزایش پیدا می‌کند. یک رابطه معنادار با خانواده به طور خودکار به وجود نمی‌آید، بلکه باید برای آن تلاش کرد و سپس آن را نگه داشت. اگر برای روابط خود در خانواده اهمیت قائل شوید، احساس عشق، محبت و تعلق خاطر در خانواده به وجود می‌آید. در خانواده خود، اعتماد، کمک به یکدیگر، عشق، صلح و صفا، گوش دادن به حرفهای طرف مقابل، انسانیت، صداقت و عدا لت را حکمفرما سازید.

افزایش عشق در زندگی
اگر عشق با سلامتی برابر است، چگونه آن را آشکار سازیم؟ باید برای آن وقت و انرژی به کار ببرید. راه‌های عشق ورزیدن به معشوق خود را بیاموزید. برای نمونه یک غذا بپزید یا ظروف را بشویید. یا یک کارت پستال برای وی بفرستید تا به این طریق او را خوشحال کنید. نیازی نیست که پول زیادی صرف کنید، بلکه باید نشان دهید که مواظب وی هستید و او را تحسین می‌کنید. باید محبت خود را ابراز کنید. امیدوارم به نتایج مثبتی در زمینه عشق ورزیدن به طرف مقابل خود، برسید.

کاش میفهمیدی

فرصت ما تمام شده باید از این قصه بریم فرقی نداره من و تو کدوم یکی مقصریم...

خاطره ها رو یادمه لحظه به لحظه مو به مو هیچی رو یاد من نیار

                                                          اونقدر خرابم که نگو....

بد بودم و بدتر شدم میرم با پاهای خودم میرم نمیدونم کجا

                                                              اه کم اوردم به خدااااا

دلگیرم از دست خودم کاش عاشقت نمی شدم هر جوری که می خواستم نشد...

از غم یه ذره هم کم نشد من موندم و تنهایی هام از دنیا هیچی نمی خوام...

عاقبت من رو نگاه اشتباه پشت اشتباه...

هروز عاشق تر شدیم تو عشق خاکسر شدیم...

سوختیم ولی به آرزومون نرسیدیدیم

فقط گریه فقط عذاب صد تا سوال بی جواب نه من نه تو از عاشقی خیری ندیدیم...

دلگیرم از دست خودم کاش عاشقت نمی شدم هر جوری که می خواستم نشد...

شاید گریه میکردی

 

در کابوس می بینمت که آرام از من دور میشوی میخواهم فریاد بزنم... اما صدایی ندارم.دلم میخواهد هر روز و هر لحظه و هر ثانیه بایستم و تو را گوش دهم.عطش زلال نگاهت را در میان هق هق گریه ام میخواهم از میان پرده اشکی که از تصویر نبودنت میسوزاندم.. من به صداقت دستانت زنده شدم...

نگاه کن بهانه...در پس ثانیه های التهاب هنوز هستم...سینه ام آلام خستگیهای توست... در زیباترین شبهای زندگیم تورا به اسارت زنجیر انگشتانم در می آورم چرا که از عشق و از زندگی تنها لحظاتی را میخواهم که تو حضور داری....

لحظه عطش سخت جنون در حریم نگاه تو... بهانه من فردا دیگر نه از سیاهی خبری هست و نه از غروب.فردا باران پاییزی تمامی کینه ها را با خود می برد.من از بلور عطرآگین فضا برایت داستانها خواهم گفت ..سرم را روی قلبت میگذارم و تو برایم از تمامی لحظاتی میگویی که برایم معنا میکنی..

تکرار تو هرگز مرا خسته نخواهد کرد ... وقتی از تمامی دلتنگی ها ناباورانه عاجز شدم... تو فقط نگاه کردی آرام برگشتی و رفتی...

شاید گریه میکردی...

در این بی خوابی شبانه....


در این بی خوابی شبانه و در اوج سکوت و تنهاییم

صدای دلنواز یادت در قصه بی کسی ام می پیچد

باز شب می شود . من از سیاهی می هراسم

و باز دلخسته از فراق عشق می گریم

و بر تلخی تمام غمهای زندگیم اشک می ریزم

وقتی می خواهم چهره تو را به یاد بیاورم

چشمانم را می بندم و چشمان تو را می بینم

ودر سکوت صدای تو را مرور می کنم

با اینکه از برخی سکوتها دلزده ام

با رفتن تو بود که تنهایی من رقم خورد

تو رفتی و من به یادت

با غنچه های گل نرگس

با حیاط خانه

با غم و غربت خودم

همدم و هم زبان شدم

 دلتنگ تو ام ....

دل شکسته ام را فراموش نکن

من به یاد تو هستم

تو هم مرا در یاد خود داشته باش .....

باران ببار

باران

ببار که بارش تو التیامی است

بر زخمهای کهنه ی دلم

 باران

 ببار که باریدن تو مرهمی است

 بر دردهای سینه ام

 و ترنم اشکهای تو

 روح خسته بیماری را از گونه هایم می زداید .

باران من تو را ناجی فریادها می دانم

 چرا که خیال سبز شدن را در روح خزان زده ی من می پرورانی

 و عطر طراوت و شادابی را در آسمان بی رنگ روح زندگی ام می پراکنی .

باران دوستت دارم ، چرا که تو مظهر هر پاکی و زیبایی در دنیایی .

بارش تو ، وصل تو ، مراد هر زمینی است .

ای باران ! بیا با من امشب ببار

 چرا که بارش تو گرمی محبت را در دلها شعله ور می سازد

 و آب را به گلوی خسته ام می رساند

 و قلبم را از آتش داغ جدایی دور می کند .  ببار!

دوس داشتن دلیل نمی خواد

این روزها دوست داشتن دلیل می‌خواهد!

من یاد گرفته ام ... " دوست داشتن دلیل نمی خواهد ... " ولی نمی دانم چرا ... خیلی ها و حتی خیلی های دیگر ... می گویند: این روز ها ...

من یاد گرفته ام ...

" دوست داشتن دلیل نمی خواهد ... "

ولی نمی دانم چرا ...

خیلی ها ...

و حتی خیلی های دیگر ...

می گویند :

"  این روز ها ...

دوست داشتن

دلیل می خواهد ...   "

و پشت یک سلام و لبخندی ساده ...

دنبال یک سلام و لبخندی پیچیده ...

دنبال  گودالی از تعفن می گردند ...

.

.

.

دیشب ...

که بغض کرده بودم ...

باز هم به خودم قول دادم ...

من  "  سلام  "  می گویم ...

و "   لبخند  "  می زنم  ...

و قسم می خورم ...

و می دانم ...

"  عشق  "  همین است ...

به همین ساده گی ...

دوستت دارم و عاشقانه به پایت میسوزم

دوستت دارم و عاشقانه به پایت می سوزم ، به وفاداری ام ، به عشقم ، به صداقت به ایمان و ایثار و صبرم تهمت و طعنه نزن که خودت خوب می دانی همه را یکجا دارم، اگر با بیرحمی تمام، همه از سر ظواهر رنگ به رنگ پیرامون توست...

من با امید به خداوند مهربان و با اعتقاد به عشقی که هرگز از قلب مغرور تو بیرون نخواهد رفت چشم به راهت خواهم نشست ، شاید روزی تو با یک بهار بیایی.


شب هنگام، عاشقانه ترین دلنوشته هایم را نثارت می کنم،شاید روزی بخوانی و بدانی که این عاشق ترین، مانند مردان عاشق هندو در آتش عشق تو می سوزد و به انتظار دوباره مهربان شدنت ، وفادارانه خواهد نشست. به اعتقاد پیمان زیبایی که شبی با هم بستیم و به هم قول دادیم هرگز به هم پشت نکنیم  

 می دانم تو با بهاری دیگر، با شکفتن لاله ای دیگر، و شاید با فرود قاصدکی زیبا باز خواهی گشت و خزان دلم را رنگی دیگر خواهی زد. می دانم خواهی آمد، بی هیچ دغدغه ای، فقط برای دل تنها و بی کس من که غریبانه چشم به راه است. زمزمه های عاشقانه ام را کتابی خواهم کرد، به امید روزی که دست های زیبایت آن را در دست بگیرد و چشم های نازنینت، مهربانانه (نه از سر ترحّم ، که از روی دلسوزی و مهر) بر آن، اشک غیرت بریزد.

 دوستت دارم و عاشقانه به پایت می سوزم ، به وفاداری ام ، به عشقم ، به صداقت و معصومیتم ، به ایمان و ایثار و صبرم تهمت و طعنه نزن که خودت خوب می دانی همه را یکجا دارم، اگر با بیرحمی تمام، زبان به تهمت من می گشایی همه از فرط خستگی ست، همه از سر ظواهر رنگ به رنگ پیرامون توست. من با امید به خداوند مهربان و با اعتقاد به عشقی که هرگز از قلب مغرور تو بیرون نخواهد رفت چشم به راهت خواهم نشست ، شاید روزی تو با یک بهار بیایی.

 آرام و بی صدا به تماشایت خواهم نشست و در جستجوی ردّ پایت هر جا که باشد عاشقانه روز را به شب ، و شب را به صبح می رسانم . در  بیکرانه های خاطراتمان، در کوچه های دیارمان، در وبلاگم (دستنوشته هایم)، در ایمیل هایم و در آف لاین هایم، روی تلفنم،  نمی دانم ... هر جا که بوی خوش تو را دارد.

 برای خوشبختی ات دعا می کنم، و دوستت خواهم داشت نه آنطور که تو مرا دوست داشتی، من حالم از تو به هم نخواهد خورد ، من عاشقانه و به زلالی آب تو را می پرستم با اینکه تو نیز مرا می آزردی و من هرگز لب به شکوه و گلایه نگشودم. من تلاشی برای محو کردن تو ، برای کمرنگ کردنت و برای بایگانی کردنت نخواهم کرد، من هر روز و هر لحظه پر رنگ و پر رنگترت خواهم کرد. من هرگز نخواهم گفت مثل تو زیادند، که عاشق واقعی،  هرگز مثل معشوقش را نخواهد یافت حتی اگر سراپا عیب و تقصیر باشد، آنها معتقدند: اگر در دیدهء مجنون نشینی  به غیر از خوبی لیلی نبینی .

 من تو را نه از تو که از خدای مهربان و عاشق نوازم می خواهم، من ریشه های ماندگار این عشق را با اشک های گرانبهای دیدگانم آبیاری کرده ام،  من این درخت ۲۶ ساله را با خون جگر بارور کرده و به ثمر رسانده ام.

 آری، من هر ماه رمضان، هر محّرم، هر نوروز و هر پائیز تو را صیقل داده و تازه ترت خواهم کرد.

 هرگز فراموش نکن که من عاشق ترین بودم و دوستت داشتم بیشتر از جانم، من ماندنی ترینم و ثابت قدم ترین ، این را به یاد بسپار و از این حقیقت محض نگریز ، آری نازنین ، هر گلی یک بویی دارد !!

 من هم با وجود کاکتوس بودنم ، یا شاید خرزهره بودنم ! چیزهایی داشتم که شاید دیگران ندارند ... آه که زخم هایت کاری و دلخراش است و تنها مرهم آن، مهربانی های گاه به گاه توست که همیشه به همان دلخوش بوده ام. خوب است که دلت مثل زبانت تیز و برنده نیست! تو را با تمام قلبم به خدای مهربان و کریم می سپارم ....

دوستت دارم

من از عهد آدم تو را دوست دارم

از آغاز عالم تو را دوست دارم

چه شبها من و آسمان تا دم صبح

سرودیم نم نم تو را دوست دارم

نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!

من ای حس مبهم تو را دوست دارم

سلامی صمیمی تر از غم ندیدم

به اندازه ی غم تو را دوست دارم

بیا تا صدا از دل سنگ خیزد

بگوییم با هم تو را دوست دارم

جهان یک دهان شد هماواز با ما

تو را دوست دارم، تو را دوست دارم