دنیای عشق

خدایا چنان کن سر انجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار

دنیای عشق

خدایا چنان کن سر انجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار

دوست مجازی من

KE6 (6).gif

اسمش را میگذاریم دوست مجازی.....اما آنسو

یک آدم حقیقی نشسته که خصوصیاتش را نمیتواند مخفی کند ؛وقتی
دلتنگی ها وآشفتگی هایش را مینویسد..
..وقت میگذارد برایم ؛ وقت میگذارم برایش....نگرانش میشوم دلتنگش
میشوم!وقتی درصحبت هایم به عنوان دوست یاد میشود ؛مطمئن
میشوم حقیقی است...!هرچند کنارهم نباشیم هرچند صدای هم را نشنیده باشیــــم
من برایش سلامتی وشادکامی ارزو دارم هرکجا که باشد..
پس دوست من در دنیای مجازی دوستــــــــــــت دارم.

‏اسمش را میگذاریم دوست مجازی.....اما آنسو
یک آدم حقیقی نشسته که خصوصیاتش را نمیتواند مخفی کند ؛وقتی
دلتنگی ها وآشفتگی هایش را مینویسد..
..وقت میگذارد برایم ؛ وقت میگذارم برایش....نگرانش میشوم دلتنگش
میشوم!وقتی درصحبت هایم به عنوان دوست یاد میشود ؛مطمئن
میشوم حقیقی است...!هرچند کنارهم نباشیم هرچند صدای هم را نشنیده باشیــــم
من برایش سلامتی وشادکامی ارزو دارم هرکجا که باشد..
پس دوست من در دنیای مجازی دوستــــــــــــت دارم.‏

قاصدک ...

شعر مرا از بر کن  

بنشین روی نسیمی  

که ز احساس  برون می آید  

برو  آن گوشه باغ

سمت آن نرگس مست

که ز تنهایی خود دلتنگ است 

 و بخوان در گوشش

 و بگو باور کن

 یک نفر یاد تو را

 دمی از دل نبرد

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری هفتم www.pichak.net کلیک کنید

دلتنگ توام.

تا شادمانه مرا ببینند

شاخه‌ها

به شکل نام تو سبز می‌شوند، 

پرنده کوچکی که نمی‌دانم نامش چیست

حروف نام تو را بر کتابم می‌ریزد،

آفتاب

به شکل پروانه‌ای  گرد صدایم بال می‌زند،

و می‌دانم سکوت

فقط به خاطر من سکوت است،

اما من

دلتنگ توام

شعر می‌نویسم

و واژه‌هایم را کنار می زنم.

که تو را ببینم ...

 

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری هفتم www.pichak.net کلیک کنید

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید

آیا شما زن وشوهرید ؟

زن و مرد از راهی می رفتند، ماموران آنها را دیدند وآنها را خواستند!

پرسیدند شما چه نسبتی با هم دارید؟
زن و مرد جواب دادند زن و شوهریم
ماموران مدرک خواستند،
زن و مرد گفتند نداریم !
ماموران گفتند چگونه باور کنیم که شما زن و شوهرید ؟!
زن و مرد گفتند ...

برای ثابت کردن این امرنشانه های فراوانی داریم ... !

اول اینکه آن افرادی که شما می گویید دست در دست هم می روند،
ما دستهایمان از هم جداست!

دوم، آنها هنگام راه رفتن و صحبت کردن به هم نگاه می کنند،
ما رویمان به طرف دیگریست!

سوم آنکه آنها هنگام صحبت کردن و راه رفتن،با هم با احساس حرف می زنند،
ما احساسی به هم نداریم!

چهارم آنکه آنها با هم بگو بخند می کنند،
می بینید که، ما غمگینیم!

پنجم، آنها چسبیده به هم راه می روند،
اما یکی ازما جلوترازدیگری می رود!

ششم آنکه آنها هنگام با هم بودن کیکی، بستنی ای، چیزی می خورند،
ما هیچ نمی خوریم!

هفتم، آنها هنگام با هم بودن بهترین لباسهایشان را می پوشند،
ما لباسهای کهنه تنمان است.. !

هشتم، ...

ماموران گفتند
خیلی خوب،
بروید،
بروید،..
فقط بروید ... !
......آری متاسفانه / بعد از مدتی که از ازدواج میگذرد اآدما اینجوری میشن /چون ..منیت ها اشکار میشه و..و.....
باید خود درون را 
پیرایش ویرایش وواراسته کرد باطن را زیبا وخود سازی کرد تازندگی شیرن شود 
/ لجاجتها ..تکبرها ... تحکم ها /
توقعات زیاده از حد ...خشم ..خشونت ...دروغ ..مکر ...فریب ..خیانت .....بی وفایی ...بیمهری ...براورده نشدن نیاز ها ..منجمله .نیاز عاطفی و......این همه راه باید رفت 
و واقعا از دیو ودد ملولم و....انسانم ارزوست ؟!
البته استثناات هم هست ..اما هرچه هست کم است .یک عامل مهم بلکه بسیار مهم در داشتن یک زندگی سالم بدون ظلم ...دیانت ...است به معنای واقعی آن ..لذا فرموده اند دختر تان را به مردی متقی بدهید ..که اگر باهم خوب بودند فبها ...واگر نه ...مرد متقی ومتدین به همسرش ظلم نمیکند .

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

فقط چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فقط چرا   فقط چرا  فقط چرا  فقط چرا   فقط چرا  فقط چرا  فقط چرا   فقط چرا  فقط چرا فقط چفقط چرا   فقط چرا  فقط چرا   فقط چرا  فقط چرا فقط چرا   فقط چرا  فقط چرا فقط چرا   فقط چرا  فقط چرا فقط چرا   فقط چرا   فقط چرا  فقط چرا 



مخاطب خاص 

زیبا ترین

زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود

زیباترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی تو بود

زیباترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود

زیباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار تو بود

زیباترین لحظه زندگیم لحظه با تو بودن بود

زیباترین هدیه عمرم محبت تو بود

زیباترین تنهاییم گریه برای توبود

زیباترین اعترافم عشق تو بود

به خاطر تو.....


به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم

به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم

به خاطر تو کلماتم را به باغهای بهشت پیوند می زنم

به خاطر تو دستهایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم

به خاطر تو می توان از جاده های برگ پوش و آسمانهای دور دست چشم پوشید

به خاطر تو می توان شعله تلخ جهنم را

چون نهری گوارا نوشید

به خاطر تو می توان به ستاره ها محل نگذاشت

به خاطر روی زیبای تو بود

که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند

به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود

که دست هیچ کس را در هم نفشردم

به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود

که حرفهای هیچ کس را باور نداشتم

به خاطر دل پاک تو بود

که پاکی باران را درک نکردم

به خاطر عشق بی ریای تو بود

که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم

به خاطر صدای دلنشین تو بود

که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست

عزیزم...

عشق را در تو ، تو را در دل ، دل را در موقع تپیدن

وتپیدن را به خاطر تو دوست دارم

من غم را در سکوت ، سکوت را در شب ، شب را در بستر

وبستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم

من بهار را به خاطر شکوفه هایش

زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را

به خاطر تو دوست دارم

می خواهم برایت بنویسم

می خواهم برایت بنویسم. اما مانده ام که از چه چیز و از چه کسی بنویسم؟

از تو که بی رحمانه مرا تنها گذاشتی یا از خودم که چون تک درختی در کویر خشک،
مجبور به زیستن هستم.

از تو بنویسم که قلبت از سنگ بود یا از خودم که شیشه ای بی حفاظ بودم؟
از چه بنویسم؟

از دلم که شکستی، یا از نگاه غریبه ات که با نگاهم آشنا شد؟

ابتدا رام شد، آشنا شد و سپس رشته مهر گسست و رفت و ناپیدا شد.

از چه بنویسم؟
از قلبی که مرا نخواست یا قبلی که تو را خواست؟

شاید هم اگر در دادگاه عشق محاکمه بشویم،
دادستان تو را مقصر نداند و بر زود باوری قلب من که تو را بی ریا و مهربان انگاشت اتهام بزند.

شاید از اینکه زود دل بسته شدم و از همه ی وابستگی ها بریدم تا تو را داشته باشم
به نوعی گناهکاری شناخته شدم.

نه!نه! شاید هم گناه را به گردن چشمان تو بگذارند که هیچ وقت مرا ندید،
یا ندیده گرفت چون از انتخابش پشیمان شده بود. عشقم را حلال کردم تا جان تو را آزاد کنم.

که شاید دوری موجب دوستی بیشترمان بشود و تو معنای ((دوست داشتن))را درک کنی...
امّا هیهات.... که تو آن را در قلبت حس نکردی و معنایش را ندانستی...

از من بریدی و از این آشیان پریدی.

بگووووووچی کسی؟؟؟

تو ﻣﺎﻝِ ﻣَﻨﯽ
ﺧﻮﺩﻡ ﮐﺸﻔﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ
ﺗﻮ ﺑﺎ "ﻣﻦ" ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ
ﺑﺎ "ﻣﻦ" ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ
ﺩﺭﺩِ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻣﻦ " ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ !
ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼِ "ﻣﻦ " ﺗﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻗﻠﺒﺖ، ﺑﺎ " ﻣﻦ" ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ
ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺗﻢ، ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯾﻢ
ﺑﺎ ﺣﻀﻮﺭﻡ، ﺑﺎ ﻏﯿﺒﺘﻢ
ﺗﻮ ﻣﺎﻝِ ﻣﻨﯽ
ﺍﯾﻦ ﺑﻼﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺩﻡ ﺳَﺮَﺕ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻡ
ﺑﻪ " ﻣﻦ" ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯽ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ
ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ "ﻣﻦ"
ﻓﻘﻂ "ﻣﻦ" ﺑﺸﻨﻮﯼ
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ
ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﮕﺎﻩ
ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ؟
ﺑﻌﺪ، ﺧﻮﺩﺵ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺳَﺮِ ﺟﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ؟
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﺭﺍ ﺗَﺮ ﻭ ﺧﺸﮏ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟
ﺍﺷﮑﺖ ﺭﺍ ﺩﺭﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ
ﺑﻌﺪ، ﭘﺎﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ؟
ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺣﺮﻓﺖ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ
ﺗﺎ ﺗَﻪِ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧَﻔَﺲ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ؟

وقتی ترمز ماشین برید؟؟؟؟؟چیکار باید بکنیم؟؟؟؟؟

یک آموزش واجب

وقتی ترمز ماشین برید چکار باید کنیم ؟

ادامه مطلب ...

متاسفم

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

خردمند

از خردمندی پرسیدند:

چگونه توانستی زندگی خود را بر پاکی بنا کنی؟
چرا این قدر آرامی؟
چه چیزی سبب می‌شود که هیچ‌گاه خسته نشوی؟
چگونه است که دچار وسوسه نمی‌شوی؟
گفت: بعد از سال‌ها مطالعه و تجربه، زندگی خود را بر پنج اصل بنا کردم:
دانستم رزق مرا دیگری نمی‌خورد پس آرام شدم.
دانستم که خدا مرا می‌بیند پس حیا کردم.
دانستم که کار مرا دیگری انجام نمی‌دهد پس تلاش کردم.
دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم.
دانستم که نه نیکی و نه بدی گم نمی‌شوند.
هر نیکی و بدی سرانجام به سوی صاحب او بازخواهد گشت.
پس بر خوبی افزودم و از بدی دوری گزیدم.

و هر روز این 5 اصل را به خودم یادآوری می‌کنم.

شبی که همسرم از من خواست با زن دیگری برای شام بیرون بروم


پس از سال‌ها زندگی مشترک، همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم.
زنم گفت که مرا دوست دارد ولی مطمئن است که این زن هم مرا دوست دارد و از بیرون رفتن با من لذت خواهد برد. 
زن دیگر که همسرم خواست با او بیرون برم، مادرم بود. 
او 19سال پیش بیوه شده بود ولی مشغله‌های زندگی و داشتن 3فرزند باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقی و نامنظم به او سر بزنم. 
آن شب به او زنگ زدم و... با نگرانی از من پرسید مگر چه شده؟ 
نگران شده‌بود، گفتم: به نظرم رسید بسیار دلپذیر خواهد بود اگر امشب با هم باشیم...
جمعه عصر وقتی برای بردنش می‌رفتم کمی عصبی بودم، او جلوی در خانه ایستاده بود و لباسی را پوشیده بود که در آخرین جشن سالگرد ازدواجش پوشیده بود. 
با چهره‌ای روشن همچون فرشتگان به من لبخند می‌زد. 
وقتی سوار ماشین شد گفت به دوستانش گفته که امشب با پسرم برای گردش بیرون می‌روم و آنها خیلی تحت تاثیر قرار گرفته بودند...
به رستورانی رفتیم که خیلی لوکس نبود اما جای دنجی بود. وقتی منو را نگاه می‌کرد، لبخند حاکی از رضایت را بر چهره‌اش می‌دیدم...
به من گفت وقتی کوچک بودیم و با هم رستوران می‌رفتیم، او بود که منوی رستوران را می‌خواند... 
من هم گفتم حالا وقتش رسیده که تو استراحت کنی و بگذاری من این لطف را در حق تو انجام دهم... 
هنگام صرف شام گپ و گفت صمیمانه‌ای داشتیم... آنقدر حرف زدیم که سینما را از دست دادیم...
وقتی او را به خانه رساندم گفت که باز هم با من بیرون خواهد آمد به شرط اینکه او مرا دعوت کند و من هم قبول کردم...
چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی درگذشت، کمی بعدتر پاکتی حاوی کپی رسیدی از رستورانی که با مادرم آن شب غذا خوردیم به دستم رسید. 
همراه با یادداشتی که به آن ضمیمه شده بود: نمی‌دانم که آیا در آنجا خواهم بود یا نه ولی هزینه را برای 2نفر پرداخت کرده‌ام یکی برای تو و یکی هم برای همسرت. 
و تو هرگز نخواهی فهمید آن شب برای من چه مفهومی داشته است، دوستت دارم پسرم. 
آن هنگام بود که دریافتم چقدر اهمیت دارد که به موقع به عزیزانمان بگوییم که دوستشان داریم و زمانی که شایسته آنهاست به آنها اختصاص دهیم... 
به نظرم هیچ چیز در زندگی مهمتر از خداوند و خانواده نیست، زمانی را که شایسته عزیزانتان است به آنها اختصاص دهید 
زیرا هرگز نمی‌توان این امور را به وقت دیگری واگذار نمود...»

دوست مجازی من....

دوست مجازی من...
چند وقت است برایت مینویسم
و تو میخوانی
وگاهی تو مینویسی و من میخوانم
دوست مــــــــــجازی من
این روزها درد دلهایمان را
به زبان نمی آوریم
تایپ میکنیم
مانده ایم اگر این دنیای مجازی نبود
روی دیوار احساس چه کسی مینوشتیم
نامت زیباست اما افسوس مجازی هستی
پشت هر یک از این نوشته ها یک نفرنشسته است
میخواند،فکر میکند،گاهی هم گریه میکند،یا میخندد
برای چند دقیقه هم که باشد از دنیای واقعی مرخصی میگیری
مینشینی برای دل خودت
گاهی هم شب و روز میچرخی در این دنیای رمز دار
ولی میدانم
قدر تمام لبخندهایت تنها هستی
اگر همدمی بود که مجازی نمیشدی
دوست مــــــــــجازی من
گاهی آنقدر بیخود میشویم بین یک دنیا دروغ و اعتقاد
فراموش میکنیم خودمان را
دور میزنیم منطق و باورهایمان را
میخندیم/گاهی هم دروغ میگوییم
نمیدانم....
شاید این معجزه ی مـــــجازی بودنت باشد
دوست مجازی من
بودنت را قدر میدانم

سینه مرغ بخوریم یا ران مرغ؟


یکی از نکته‌های مهمی که می‌تواند نشان‌دهنده کهنه بودن مرغ باشد، ‌بوی نامطلوب قسمت زیر بال آن است. اگر می‌خواهید از تازه بودن مرغ مطمئن باشید، باید قسمت زیر بال آن را بالا بزنید و بو کنید. بوی بد این قسمت، حاکی از کهنه بودن مرغ است. در مواردی هم فساد مرغ، از نوک بال‌های آن شروع می‌شود.

اگر سری به بازار گوشت و مرغ بزنید،‌ حتما با انواع مختلفی از مرغ‌های باز و بسته‌بندی مواجه می‌شوید اما کدام‌یک از این مرغ‌ها برای مصرف خانواده شما مناسب‌تر است؟ کدام قسمت مرغ دارای ارزش تغذیه‌ای بالاتر یا کالری کمتری است؟ آیا درست است که نباید در مصرف بال مرغ افراط کنیم؟ دکتر آراسب دباغ‌مقدم، دامپزشک و متخصص بهداشت مواد غذایی به تمام این سوال‌ها پاسخ داده‌اند.

آیا فروش مرغ‌های باز، مجاز است؟


طبق قانون، فروش و عرضه مرغ‌های باز در فروشگاه‌های گوشت و مواد غذایی ممنوع است. آخرین استانی که بعد از کلی کشمکش، مرغ را به‌صورت بسته‌بندی روانه بازار کرد، استان تهران بود. از آن به بعد، عرضه هرگونه مرغ یا اعضای آن به‌‌صورت باز و فله‌ای در تمام استان‌های کشور ممنوع شد. اگر مرغ‌های باز و بدون بسته‌بندی در فروشگاهی مشاهده کردید، باید بدانید آن فروشگاه، کار خلاف قانون انجام می‌دهد و سازمان دامپزشکی در صورت اطلاع از این موضوع، با آن برخورد قانونی خواهدکرد. از طرف دیگر، خردکردن مرغ و فروش تکه‌های آن به‌صورت باز و فله‌ای هم مجاز نیست. البته فروشگاه‌هایی که دامپزشک مقیم دارند، می‌توانند به‌صورت مجاز، کار تکه‌کردن و عرضه تکه‌های مرغ را انجام دهند و حضور دامپزشک و مسئول فنی، فقط در برخی فروشگاه‌های بزرگ عرضه گوشت میسر است و با اینکه تکه‌کردن مرغ‌ها (بدون نظارت دامپزشک و مسوول فنی) ممنوع است، این کار در برخی مغازه‌ها و دور از نظارت سازمان دامپزشکی هم انجام می‌شود بنابراین، به خریداران عزیز توصیه می‌شود برای حفظ سلامت خود و اعضای خانواده‌شان از خرید مرغ‌های کامل یا قطعه‌شده باز و بدون نشان‌ استاندارد و مجوزهای بهداشتی خودداری کنند.

آیا گوشت مرغ، قسمت بهتر و بدتر دارد؟


نمی‌توان گفت یک قسمت از گوشت مرغ، بهتر و یک قسمت آن بدتر است اما از نظر تغذیه‌ای، گوشت سینه‌مرغ حاوی پروتئین بیشتر و چربی کمتری است بنابراین مصرف آن برای افرادی که می‌خواهند کالری کمتری در طول روز دریافت کنند، کسانی که چربی خون بالایی دارند و ورزشکاران، مناسب‌تر است. این در حالی است که ران مرغ به ‌دلیل داشتن چربی بیشتر، کمی نرم‌تر و خوشمزه‌تر است. به‌همین دلیل برخی افراد، تمایل بیشتری به مصرف این قسمت از گوشت مرغ دارند. میزان آهن و روی موجود در ران مرغ هم از سینه آن بیشتر است. با این حساب، ران‌مرغ را از نظر ارزش تغذیه‌ای در مواردی، بیشتر نزدیک به گوشت‌های قرمز می‌دانند تا گوشت‌های سفید. افراد مبتلا به
اسید اوریک بالا، بهتر است به ‌جای گوشت‌های قرمز، از گوشت مرغ استفاده کنند. به بیماران مبتلا به کم‌خونی هم توصیه می‌شود در کنار دارودرمانی، استفاده از گوشت ران مرغ را هم در برنامه غذایی خود داشته باشند. به‌طور کلی،‌ هر ۱۰۰ گرم گوشت مرغ بدون چربی حاوی ۲۰۰ کیلوکالری انرژی است.

آیا خوردن غضروف‌های مرغ یا حتی استخوان‌هایی که در اثر حرارت دیدن در مرحله پخت، خیلی نرم شده‌اند، مشکلی ایجاد نمی‌کند؟


به‌هیچ‌وجه. خوردن غضروف‌ها و استخوان‌های ریز و نرم مرغ، نه‌تنها مشکل‌ساز نیست بلکه توصیه هم می‌شود. معمولا به مصرف‌کنندگان ماهی‌های ساردین و انواع دیگر ماهی‌های ریز مانند کیلکا هم توصیه می‌کنیم که ماهی را خوب بپزند و با ستون مهره‌هایشان که منبع بسیار خوبی برای دریافت کلسیم است، بخورند. این مساله در مورد مرغ‌ هم صدق می‌کند. یعنی استخوان‌های ریز و نرم مرغ که در اثر فرایند پخت قابل جویدن شده‌اند، منبع خوبی از کلسیم و فسفر محسوب می‌شوند. ضمن اینکه بخش‌های غضروفی مرغ مانند غضروف‌های موجود در ران، حاوی ترکیب‌های پروتئینی هستند و خوردن آنها به‌شرطی که خوب پخته و نرم شده باشند، می‌تواند بسیار مفید باشد. در کشورهای دیگر، نوعی مرغ پرورش داده می‌شود که بسیار ریز است و زمان پرورش‌ کوتاهی دارد. جنس این مرغ‌ ریز و جوجه‌کبابی، به‌گونه‌ای است که هنگام پخت، استخوان‌هایش هم نرم و قابل خوردن می‌شود. البته پرورش انبوه این نوع مرغ جوجه‌ای در ایران راه نیفتاده و امیدواریم به زودی این اتفاق بیفتد.

چرا برخی از قسمت‌های گوشت مرغ،‌ کبود و خون‌مرده است؟


گاهی شما هنگام پاک کردن مرغ‌ها، متوجه وجود خون‌مردگی یا کبودی‌هایی در قسمت ران، بال و بازوی مرغ می‌شوید. ۲ دلیل مختلف برای ایجاد این کبودی‌ها وجود دارد؛ دلیل اول که رایج‌تر است، این است که هنگام جمع‌آوری مرغ‌ها در مرغداری‌ها، تمام چراغ‌ها را خاموش و فقط نور قرمزی را روشن می‌گذارند. مرغ‌ها نمی‌توانند در نور قرمز، محیط اطراف خود را ببینند و کور می‌شوند. زمانی که کارگران در شب جمع‌آوری مرغ‌ها برای ارسال آنها به کشتارگاه، وارد سالن می‌شوند، مرغ‌ها شروع به دویدن می‌کنند و در حین این کار، گاهی زیر دست و پای کارگران می‌مانند و عضوی از آنها دچار کبودی می‌شود. گاهی هم به‌دلیل بالا بودن سرعت خط کشتار در برخی کشتارگاه‌ها، قسمت‌هایی از بدن تعدادی از مرغ‌ها در دستگاه‌ چیلر یا خنک‌کننده گیر می‌کند و کبود می‌شود. در هر صورت، این کبودی، کاملا فیزیکی است و نشانه بیماری نیست. به‌همین دلیل هم شما باید فقط قسمت کبودشده را به‌خاطر فسادپذیری بالای آن و بدطعم بودنش جدا کنید و دور بیندازید و با خیال راحت، بقیه گوشت را مصرف کنید.

از کجا متوجه تازگی مرغ شویم؟


یکی از نکته‌های مهمی که می‌تواند نشان‌دهنده کهنه بودن مرغ باشد، ‌بوی نامطلوب قسمت زیر بال آن است. اگر می‌خواهید از تازه بودن مرغ مطمئن باشید، باید قسمت زیر بال آن را بالا بزنید و بو کنید. بوی بد این قسمت، حاکی از کهنه بودن مرغ است. در مواردی هم فساد مرغ، از نوک بال‌های آن شروع می‌شود. متاسفانه برخی مرغ‌ها اول می‌میرند و بعد ذبح می‌شوند. البته این اتفاق، بسیار به‌‌ندرت و آن هم در مرغداری‌های بدون نظارت که مرغ را به‌صورت قاچاقی می‌کشند، می‌افتد. در هر صورت،‌ مرغی که ابتدا مرده باشد، محل برش گردن آن ملتهب و برجسته نیست. بوی نامطلوب محوطه شکمی هم می‌تواند نشانه کهنه بودن مرغ باشد. سطح گوشت و پوست مرغ تازه، نباید حالت لزج و چسبنده داشته باشد. چسبندگی سطح مرغ و تغییررنگ مرغ به رنگ‌های زرد و سبز نیز نشان‌دهنده رشد میکروبی و کهنه بودن آن است.

منبع : هفته نامه سلامت

شمــع فرشــته


---------------------
مردی که همسرش را از دست داده بود دختر سه ساله اش را بسیــار دوست می داشت
دخترک به بیماری سختی مبتلا شد
پدر به هر دری زد تا کودک سلامتی اش را دوباره بدست بیاورد، هرچه پول داشت برای درمان او خرج کرد
ولی بیماری جان دخترک را گرفت و او مرد...
پدر در خانه اش را بست و گوشه گیر شد. با هیچکس صحبت نمی کرد
سرکار نمی رفت. دوستان و آشنایانش خیلی سعی کردند تا او را به زندگی عادی برگردانند
ولی موفق نشدند. شبی پدر رویای عجیبی دید، دید که در بهشت است
و صف منظمی از فرشتگان کوچک در جاده ای طلایی به سوی کاخی مجلل در حرکت هستند
همه فرشته های کوچک در حال شادی بودنند .
هر فرشته شمعی در دست داشت و شمع همه فرشتگان به جز یکی روشن بود
مرد جلوتر رفت و دید فرشته ای که شمعش خاموش است، همان دختر خودش است
پدر فرشته غمگینش را در آغوش گرفت و او را نوازش داد
از او پرسید : دلبندم، چرا غمگینی؟ چرا شمع تو خاموش است؟
دخترک به پدرش گفت: باباجان، هر وقت شمع من روشن می شود، اشکهای تو آن را خاموش می کند و
هر وقت تو دلتنگ می شوی، من هم غمگین می شوم هر وقت تو گوشه گیر می شوی من نیز گوشه
گیر می شوم نمی توانم همانند بقیه شاد باشم .
پدر در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، از خواب پرید.
اشکهایش را پاک کرد، ناراحتی و غم را رها کرد و به زندگی عادی خود بازگشت.

بررسی‌ها نشان می‌دهند، موارد دیگری مانند عدم ورزش منظم و روزانه و یا کم خوابی و یا بی‌خوابی نیز می‌توانند سبب پیری زود رس در افراد شوند.

برخی افراد با انجام کارهایی که به ظاهر بی‌اهمیت هستند، سلامت بدن خود را از بین برده و باعث پیری زودرس در بدن خود می‌شوند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، پژوهشگران به تازگی لیستی از رایج‌ترین اشتباهاتی که توسط افراد صورت می‌گیرد و سبب بالا رفتن سن آنها می‌شود را منتشر نموده‌اند.

گفتنی است، بر اساس تحقیقات جدید صورت گرفته انجام کارهایی مانند فعالیت‌های کاری بیش از حد، داشتن استرس به میزان زیاد، مصرف غذاهایی که سبب التهاب در بدن می‌شوند مانند غذاهای کنسرو شده، فرآوری شده و یا غذاهایی که به شیوه‌های نادرست مانند سرخ کردن تولید شده‌اند، عدم انجام ورزش منظم در طول هفته و یا انجام تمرینات ورزشی غیر استاندارد در بازه‌های زمانی غیر اصولی، می‌توانند سبب بالارفتن ناگهانی سن افراد شوند و پیری زودرس برای آنها ایجاد کند و روند پیر شدن سلول‌های بدن آنها را تسریع نماید.

بررسی‌ها نشان می‌دهند، موارد دیگری مانند عدم ورزش منظم و روزانه و یا کم خوابی و یا بی‌خوابی نیز می‌توانند سبب پیری زود رس در افراد شوند.

اکثر افراد به ویژه پس از ۳۰ سالگی با کاهش جرم عضلات خود به میزان ۵ درصد در هر ۱۰ سال مواجه می‌شوند که می‌تواند سبب تسریع فرآیند پیر شدن آنها گردد ولی با انجام ورزش منظم و همینطور تنظیم ساعت خواب می توان از پیر شدن به این صورت جلوگیری نمود.

بهترین ورزش به ویژه در دوران میانسالی برای جلوگیری از افت عضلان بدن، ورزش وزنه برداری حتی با وزنه‌های سبک است.

کار‌شناسان برای حفظ سلامت پوست و جلوگیری از پیری زودرس توصیه می‌کنند، علاوه بر مصرف مواد غذایی سالم مانند مواد غذایی تحریک کننده تولید کلاژن پوستی مانند آلبالو در رژیم غذایی افراد، سعی نمایند دمای اتاق‌های خانه و یا محل کار خود را به حالت متعادل و مرطوب نگه داری نمایند تا پوست آنها با کمبود آب مواجه نشود و همینطور مایعات فروان بنوشند.

با رعایت این توصیه‌ها افراد حتی با وجود سنی بالا می‌توانند جسم و روحی جوان داشته باشند